کلمه جو
صفحه اصلی

canoeist


قایق ران

انگلیسی به فارسی

قایقران


قایقرانی


انگلیسی به انگلیسی

• one who travels in a canoe, one who paddles a canoe

جملات نمونه

1. Canoeists should be looking to their own backyard to promote an anti racist approach within the sport.
[ترجمه ترگمان]Canoeists باید به حیاط پشتی خود نگاه کنند تا یک رویکرد ضد نژادپرستی را در این ورزش ترویج کنند
[ترجمه گوگل]اسباببازی ها باید به دنبال حیاط خود برای ارتقاء رویکرد ضد نژادپرستانه در ورزش باشند

2. Canoeists, surfers and support boat skippers braced themselves as the wave hit.
[ترجمه ترگمان]Canoeists، موج سواران و قایق های پشتیبان خود را در حالی که موج مورد هدف قرار می گیرد، آماده می کنند
[ترجمه گوگل]قایقرانی، قایقرانی و اسکیت بازان قایق پشتیبانی خود را به عنوان ضربه موج

3. Many canoeists will have a style which is influenced by past use of old paddle strokes.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از canoeists سبک می توانند سبکی داشته باشند که از استفاده گذشته از حرکت های پارو زدن قدیمی تاثیر می پذیرد
[ترجمه گوگل]بسیاری از قایقرانی ها سبک هایی خواهند داشت که تحت تأثیر استفاده گذشته از سکته مغزی قدیمی قرار می گیرند

4. But these are not canoeists in the true sense.
[ترجمه ترگمان]اما این ها به معنای واقعی نیستند
[ترجمه گوگل]اما این به معنای واقعی نیست

5. Hospital staff commended another canoeist who took a strap from his own craft to make a sling.
[ترجمه ترگمان]کارکنان بیمارستان canoeist دیگری را که تسمه از قایق خود را برداشته و گردنش را محکم گرفته بود، تعریف کردند
[ترجمه گوگل]کارکنان بیمارستان یکی دیگر از قایقرانی را که از سفینه خود برای ساختن یک لنگه استفاده می کردند، تشویق کرد

6. The canoeist succeeded in going over the rapids.
[ترجمه ترگمان]The موفق به رفتن به تند آب ها شدند
[ترجمه گوگل]قایقرانی موفق به رفتن بیش از رپیدز

7. In a case reminiscent of the British canoeist who "returned from the dead" five years after he went missing, the man's wife said he had drowned while windsurfing on holiday in Greece.
[ترجمه ترگمان]در موردی که یادآور the بریتانیایی بود که \"پنج سال پس از ناپدید شدن\" از مرگ بازگشته بود، همسر این مرد گفت که او در حالی که windsurfing را در یونان گذرانده است غرق شده است
[ترجمه گوگل]در یک مورد یادآور یک قایقرانی بریتانیایی که پس از گذشت پنج سال از گرسنگی از مرده بازگشته است، همسرش گفته است که او در حال غرق شدن در هنگام تعطیلات در یونان است

8. But today Humber Coastguards said the canoeist and his craft were still missing and hopes were fading.
[ترجمه ترگمان]اما امروز Humber Coastguards گفت که canoeist و کشتی او هنوز مفقود هستند و امیدها در حال محو شدن است
[ترجمه گوگل]اما امروز Coastguards هایبر گفت که قایقرانی و صنایع دستی او هنوز از دست رفته و امیدها محو شده است

9. But it wasn't just the surfers who enjoyed the ride, the canoeists had a great day out too.
[ترجمه ترگمان]اما فقط the نبود که از سواری لذت می بردند، canoeists هم روز خوبی داشتند
[ترجمه گوگل]اما این فقط خوانندگان نیست که لذت بردن از سوار شدن، قایقرانی ها روز خوبی را نیز داشتند

پیشنهاد کاربران

canoeist ( ورزش )
واژه مصوب: بلم ران
تعریف: ورزشکار یا فردی که به بلم رانی می پردازد


کلمات دیگر: