کلمه جو
صفحه اصلی

tomato


معنی : گوجه فرنگی
معانی دیگر : (گیاه شناسی) بته ی گوجه فرنگی (lycopersicon esculentum از خانواده ی nightshade)

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) گوجه فرنگی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: tomatoes
(1) تعریف: a usu. red, pulpy, juicy, slightly acidic edible fruit, typically eaten as a vegetable.

(2) تعریف: the widely cultivated plant, related to nightshades, that bears this fruit.

• type of red edible fruit that is eaten as a vegetable; plant that bears tomatoes; (canadian and american slang) woman, girl
a tomato is a small, soft red fruit that is used in cooking or eaten raw.

مترادف و متضاد

گوجه فرنگی (اسم)
tomato

جملات نمونه

1. tomato juice
آب گوجه فرنگی

2. tomato paste
رب گوجه فرنگی

3. a tomato puree
پوره ی گوجه فرنگی

4. a new tomato with firm flesh
گوجه فرنگی جدیدی با گوشت سفت

5. a rotten tomato
گوجه فرنگی پوسیده

6. cream of tomato soup
سوپ رب گوجه فرنگی

7. narrow stakes to hold up tomato bushes
تیرچه های باریک برای نگهداری بته های گوجه فرنگی

8. you must first pulp the tomato and them boil it
اول باید گوجه فرنگی را له بکنی و سپس آنرا بجوشانی.

9. He squirted some tomato sauce on his burger.
[ترجمه ترگمان] یه مقدار سس گوجه رو burger ریخت
[ترجمه گوگل]او برخی از سس گوجه فرنگی را بر روی برگر خواند

10. The hostess ladled out a bowl of tomato soup.
[ترجمه ترگمان]خانم میزبان یک کاسه سوپ گوجه فرنگی را بیرون ریخت
[ترجمه گوگل]میزبان یک کاسه سوپ گوجه فرنگی را ریخت

11. He reset a patch of land with tomato plants.
[ترجمه ترگمان]او قسمتی از زمین را با گیاهان گوجه فرنگی باز می گرداند
[ترجمه گوگل]او یک پچ زمین را با گیاهان گوجه فرنگی بازنشانی می کند

12. The drop in temperature frosted the tomato plants.
[ترجمه ترگمان]افت دمایی گیاهان گوجه فرنگی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]افت دما، گیاهان گوجه فرنگی را خیس کرد

13. The tomato began to decompose after half a day in the sun.
[ترجمه ترگمان]بعد از نصف روز خورشید، گوجه شروع به تجزیه شدن کرد
[ترجمه گوگل]پس از نیم روز در خورشید، گوجه فرنگی شروع به تجزیه نمود

14. He staked his tomato vines with bamboo.
[ترجمه ترگمان]He را با بامبو به بازی گذاشت
[ترجمه گوگل]او انگور گوجه فرنگی خود را با بامبو وارد کرد

15. Scatter the tomato over, then dress the salad.
[ترجمه ترگمان]سپس گوجه فرنگی را تمام کنید، بعد سالاد را بپوشید
[ترجمه گوگل]پودر گوجه فرنگی را پاره کنید، سپس سالاد را بپوشانید

پیشنهاد کاربران

گوجه فرنگی

گوجه

( slang )
دختر خوشگل

گوجه=Tomato

یعنی گوجه با همون گوجه فرنگی، ⁦乁 ⁦⁩

اسم tomato به معنای گوجه فرنگی
معادل اسم tomato در فارسی گوجه فرنگی است. گوجه فرنگی میوه ای گرد، آبدار و سبز رنگ در حالت کال ( نرسیده ) و قرمز رنگ در حالت رسیده است. البته گوجه فرنگی به دلیل نداشتن هسته، در علم باغبانی در خانواده سبزیجات قرار می گیرد. مثال:
a cheese and tomato sandwich ( یک ساندویچ پنیر و گوجه فرنگی )
tomato plants ( بوته های گوجه فرنگی )

منبع: سایت بیاموز


کلمات دیگر: