کلمه جو
صفحه اصلی

sepal


معنی : کاسبرگ
معانی دیگر : (گیاه شناسی) کاسبرگ

انگلیسی به فارسی

sepal، کاسبرگ


(گیاه‌شناسی) کاسبرگ


انگلیسی به انگلیسی

• individual leaf of the calyx of a flower (botany)

مترادف و متضاد

کاسبرگ (اسم)
leaflet, calix, sepal, floral leaf

جملات نمونه

1. The sepal is usually green. It can protect the flower bud.
[ترجمه ترگمان]The معمولا سبز است آن می تواند جوانه گل را محافظت کند
[ترجمه گوگل]sepal معمولا سبز است این می تواند جوانه گل را حفظ کند

2. The sequence of correlation with locule number was sepal number, fruit weight and fruIt'shape index.
[ترجمه ترگمان]توالی همبستگی با عدد locule عدد sepal، وزن میوه و شاخص شکل fruit بود
[ترجمه گوگل]ترتیب همبستگی با تعداد انگشت شماری، تعداد سیب، وزن میوه و شاخص شکل انگور بود

3. The sequence of correlation with locule number was sepal number, fruit weight and fruit shape index.
[ترجمه ترگمان]توالی همبستگی با عدد locule عدد sepal، وزن میوه و شاخص شکل میوه بود
[ترجمه گوگل]ترتیب همبستگی با تعداد انگل تعداد عصاره، وزن میوه و شاخص شکل میوه بود

4. Botany The hood - shaped sepal or corolla of some flowers.
[ترجمه ترگمان]گیاه شناسی The - شکل و یا corolla از برخی گل ها
[ترجمه گوگل]گیاه شناسی هود - شکل سپیپا یا گل سرخ از برخی گلها

5. Objective:To determine luteolin content in Physalis alkekengi sepal which were collected from 20 places in Liaoning province.
[ترجمه ترگمان]هدف: تعیین محتوای luteolin در Physalis alkekengi sepal که از ۲۰ مکان در استان لیائونینگ به دست آمده است
[ترجمه گوگل]هدف: تعیین محتوای لوتئولین در Physalis alkekengi sepal که از 20 محل در استان لیائونینگ جمع آوری شد

6. Sepal One of the structures situated immediately below the petals of a flower.
[ترجمه ترگمان]Sepal یکی از سازه هایی که درست زیر گلبرگ های یک گل قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]Sepal یکی از سازه های مستقر در زیر گلبرگ گل است

7. Entire Describing the margin of a leaf, sepal, or petal that is smooth and undivided.
[ترجمه ترگمان]کل توضیح حاشیه یک برگ، sepal، یا گلبرگ که صاف و undivided است
[ترجمه گوگل]در مجموع توصیف حاشیه یک برگ، سپیپا یا گلبرگ صاف و تقسیم نشده است

8. A flower is made up of four parts: the sepal, petal, stamen and pistil.
[ترجمه ترگمان]یک گل از چهار قسمت تشکیل شده است: the، گلبرگ، پرچم و مادگی
[ترجمه گوگل]یک گل از چهار قسمت تشکیل شده است: گلبرگ، گلبرگ، مهره و پسته

9. Photosynthesis of flower organs was also measured. Stomata were on the surface of sepal, vexilla, keel, anther, gynophore, ovary, and style but not wing or filaments.
[ترجمه ترگمان]فوتوسنتز از اندام های گل نیز اندازه گیری شده است Stomata در سطح sepal، vexilla، keel، بساک، gynophore، تخمدان، و style بودند اما نه بال و نه filaments
[ترجمه گوگل]فتوسنتز ارگان های گل نیز اندازه گیری شد Stomata در سطح sepal، vexilla، keel، anther، gynophore، تخمدان و سبک است، اما نه بال و یا رشته

پیشنهاد کاربران

sepal ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: کاسبرگ
تعریف: واحد تشکیل دهندۀ کاسۀ گل در گیاهان دولپه ای که معمولاً سبز و برگ مانند است |||* مصوب فرهنگستان اول


کلمات دیگر: