کلمه جو
صفحه اصلی

toilful


معنی : زحمت کش
معانی دیگر : پرمشقت، پرزحمت، شاق، صعب، ساعی

انگلیسی به فارسی

پرزحمت، زحمتکش، ساعی


مترادف و متضاد

زحمت کش (صفت)
diligent, studious, assiduous, laborious, hard-working, painstaking, toilful


کلمات دیگر: