کلمه جو
صفحه اصلی

sepulchre


معنی : مزار، دفن، قبر، مرقد، گور، قبر ساختن
معانی دیگر : (انگلیس) رجوع شود به: sepulcher، sepulcher گور، مقبره، دفن کردن

انگلیسی به فارسی

( sepulcher ) گور، قبر، مزار، مقبره، قبر ساختن، دفن کردن


گول زدن، قبر، مرقد، مقبره، دفن، مزار، گور، قبر ساختن، دفن کردن


انگلیسی به انگلیسی

• tomb, burial vault, grave
bury, inter, entomb
a sepulchre is a large tomb in which a dead person is buried; a literary word.

مترادف و متضاد

مزار (اسم)
bier, tomb, sepulcher, sepulchre

دفن (اسم)
sepulcher, sepulchre, burial, interment, mortuary, sepulture, inhumation

قبر (اسم)
grave, tomb, sepulcher, sepulchre

مرقد (اسم)
sepulcher, sepulchre

گور (اسم)
tomb, sepulcher, sepulchre

قبر ساختن (فعل)
sepulcher, sepulchre

جملات نمونه

1. They find the stone gone and enter the sepulchre.
[ترجمه ترگمان]سنگ را پیدا می کنند و به گور می روند
[ترجمه گوگل]آنها سنگ را رد می کنند و وارد گورستان می شوند

2. What finer sepulchre of honour could any Marine ever aspire to?
[ترجمه ترگمان]یعنی چه افتخاری است که هر کدام از Marine را آرزو کند؟
[ترجمه گوگل]چه جادوی مهربانانه میتواند هر دریایی که میخواهد به آنجا برسد؟

3. The lid of his now-gone sepulchre remains, a marble piece with Grifo's carved effigy.
[ترجمه ترگمان]در صندوق او که حالا مرده بود، یک تکه سنگ مرمر با تمثال حکاکی شده بود
[ترجمه گوگل]درب گودالی که در حال حاضر رفته است، باقی مانده است، یک قطعه سنگ مرمر با نقاشی حک شده Grifo

4. She visited The Church Of The Holy Sepulchre, said to be the site of Jesus Christ's tomb, and the Western Wall, one of the Jewish faith's most religious sites.
[ترجمه ترگمان]او از کلیسای The مقدس دیدن کرد و گفت که محل مقبره حضرت عیسی و دیوار غربی یکی از the مذهبی یهودیان است
[ترجمه گوگل]او از کلیسای مقبره مقدس بازدید کرد و گفت که این سایت مقبره عیسی مسیح است و دیوار غربی یکی از مذاهب مذهبی یهود است

5. He thought himself in a sepulchre, into which a ray of sunlight in pity scarcely penetrated.
[ترجمه ترگمان]خود را در قبری می دید که پرتو آفتاب به ندرت به آن نفوذ می کرد
[ترجمه گوگل]او خود را در یک گورستان انداخت، که در آن، یک پرتو نور خورشید با کمال تاسف نفوذ کرد

6. Will be the dome of a vast sepulchre.
[ترجمه ترگمان]این گنبد گورستان عظیمی خواهد بود
[ترجمه گوگل]گنبد گودال بزرگ خواهد بود

7. Many churches, including the Church of the Holy Sepulchre, were destroyed and others were damaged.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کلیساها، از جمله کلیسای of مقدس، ویران شدند و سایرین خسارت دیدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کلیساها، از جمله کلیسای مقبره مقدس، نابود شده و دیگران آسیب دیده اند

8. So they went, and made the sepulchre sure, sealing the stone, and setting a watch.
[ترجمه ترگمان]پس از آن رفتند و قبر را بستند و سنگ را بستند و نگهبانی دادند
[ترجمه گوگل]پس آنها رفتند و قبر را مطمئن ساختند، سنگ را سنگ زدند و ساعت را تنظیم کردند

9. Enter upon the road to the Holy Sepulchre ; wrest that land from the wicked race, and subject it to yourselves.
[ترجمه ترگمان]به جاده مقدس Sepulchre وارد شوید، آن سرزمین را از نژاد شریر خود بیرون بیاورید و به خودتان subject
[ترجمه گوگل]بر روی جاده ی مقبره مقدس وارد شوید زمین را از نژاد شریر بکشید و آن را به خودتان تحمیل کنید

10. Azrael, the Mohammedan angel of the sepulchre, would and thought that he had mistaken the door.
[ترجمه ترگمان]Azrael، فرشته Mohammedan گورستان مسلمانان، فکر می کرد که در را اشتباه کرده است
[ترجمه گوگل]Azrael، فرشته محمد قبرستان، تصور می کرد که او به دروغ اشتباه کرده است

11. Their quiver is as an open sepulchre, they are all mighty men.
[ترجمه ترگمان]quiver مثل یک قبر باز است، همه مردان مقتدر هستند
[ترجمه گوگل]تیرانداز آنها به عنوان یک گدازه باز است، آنها همه مردان قدرتمند هستند

12. He thought himself in a sepulchre.
[ترجمه ترگمان]خود را در گورستان می پنداشت
[ترجمه گوگل]او خود را در گودال انداخت

13. Resurrection, therefore, means that moment when one bursts forth from the sepulchre of the old man.
[ترجمه ترگمان]از ای نرو رستاخیز یعنی آن لحظه که از قبر پیرمرد بیرون می جهد
[ترجمه گوگل]بنابراین، قیامت، معنی آن لحظه ای است که یک نفر از گورستان پیر مرد بیرون می آید

14. Man, beast or daemon, Drachenfels lies mouldering in a filthy sepulchre.
[ترجمه ترگمان]انسان، جانور یا شیطان، Drachenfels در گورستان کثیف و کثیف است
[ترجمه گوگل]مرد، جانور یا خدایان، Drachenfels دروغ گفتن در گورستان کثیف است


کلمات دیگر: