کلمه جو
صفحه اصلی

bank account


حساب بانک

انگلیسی به فارسی

حساب بانک


حساب بانکی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: at a bank, the funds credited to a depositor and subject to withdrawal by him or her.
مشابه: deposit

- He didn't have enough money in his bank account to pay the electric bill.
[ترجمه T M S S] او پول کافی برای پرداخت قبض برق در کارت بانکی خود نداشت
[ترجمه نیما] او پول کافی در حساب بانکی خود برای پرداخت قبض برق نداشت
[ترجمه ترگمان] پول کافی برای پرداخت قبض برق نداشت
[ترجمه گوگل] او پول کافی برای پرداخت صورتحساب برق در حساب بانکی خود نداشت

• money deposited in a bank and credited to the depositor
a bank account is an arrangement with a bank which allows you to keep your money in the bank and to withdraw it when you need it.

جملات نمونه

1. I don't have a bank account.
[ترجمه ترگمان]حساب بانکی ندارم
[ترجمه گوگل]من شماره 39 ندارم ؛ یک حساب بانکی ندارم

2. My bank account is in the red.
[ترجمه ترگمان]حساب بانکی من در قرمزه
[ترجمه گوگل]حساب بانکی من قرمز است

3. How can I transfer money from my bank account to his?
[ترجمه ترگمان]چگونه می توانم از حساب بانکی خود به او پول انتقال بدهم؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانم پول را از حساب بانکی خود به حساب او منتقل کنم؟

4. We invested the money in a high-interest bank account.
[ترجمه ترگمان]ما پول را در حساب بانکی با سود بالا سرمایه گذاری کردیم
[ترجمه گوگل]ما پول را در یک حساب بانکی با بهره بالا سرمایه گذاری کردیم

5. My bank account shows two debits of each.
[ترجمه ترگمان]حساب بانکی من دوتا debits از هر کدوم رو نشون میده
[ترجمه گوگل]حساب بانکی من از هر کدام دو بدهی نشان می دهد

6. He has made several withdrawals from his bank account.
[ترجمه ترگمان]حساب بانکی خود را از حساب بانکیش دریافت کرده است
[ترجمه گوگل]وی از حساب بانکی خود چندین برداشت انجام داده است

7. She kept her bank account open.
[ترجمه ترگمان]حساب بانکیش رو باز نگه داشت
[ترجمه گوگل]او حساب بانکی خود را باز نگه داشت

8. I like to keep tabs on my bank account so that I don't overdraw.
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم حساب بانکی - م رو تو حساب بانکی - م ثبت کنم
[ترجمه گوگل]من دوست دارم برگه های حساب بانکی خود را نگه دارم تا #39 ؛ اضافه برداشت نکنم

9. My bank account is 50 in the red.
[ترجمه ترگمان]حساب بانکی من ۵۰ عدد است
[ترجمه گوگل]حساب بانکی من 50 قرمز است

10. She acted with decision, closing the bank account and phoning the police.
[ترجمه ترگمان]او با تصمیم خود عمل کرد، حساب بانکی را بست و با پلیس تماس گرفت
[ترجمه گوگل]وی با تصمیم گیری ، حساب بانکی را بست و با پلیس تماس گرفت

11. If your bank account balance falls below the minimum, you'll be nicked for a $5 service charge.
[ترجمه ترگمان]اگر تراز حساب بانکی شما پایین تر از حداقل باشد، برای یک شارژ خدمات ۵ دلار جریمه خواهید شد
[ترجمه گوگل]اگر موجودی حساب بانکی شما زیر حداقل باشد ، #39 ؛ با پرداخت 5 دلار خدمات از شما اخراج می شود

12. Employees are paid by direct transfer to a bank account.
[ترجمه ترگمان]کارمندان با انتقال مستقیم به حساب بانکی پول پرداخت می کنند
[ترجمه گوگل]کارمندان با انتقال مستقیم به یک حساب بانکی پرداخت می شوند

13. You need just one pound to open a bank account with us.
[ترجمه ترگمان]شما فقط یک پا احتیاج دارید که حساب بانکی را با ما باز کنید
[ترجمه گوگل]برای افتتاح حساب بانکی با ما فقط به یک پوند نیاز دارید

14. The money had been secreted in a Swiss Bank account.
[ترجمه ترگمان]این پول در حساب بانکی سو یس مخفی شده بود
[ترجمه گوگل]این پول در یک حساب سوئیس بانک مخفی شده بود

15. They withdrew 100 dollars from a bank account after checking out of their hotel.
[ترجمه ترگمان]آن ها پس از چک کردن هتل از حساب بانکی ۱۰۰ دلار عقب نشینی کردند
[ترجمه گوگل]آنها پس از بازرسی از هتل خود ، 100 دلار از حساب بانکی برداشت کردند

I closed my bank account.

حساب بانکی خود را بستم.


to open a bank account

حساب (بانکی) باز کردن



کلمات دیگر: