(noun) (جراحی برداشتن بافت های مرده یا آلوده و مواد خارجی زخم برای جلوگیری از عفونت) انگل بری
debridement
(noun) (جراحی برداشتن بافت های مرده یا آلوده و مواد خارجی زخم برای جلوگیری از عفونت) انگل بری
انگلیسی به فارسی
debridement
انگلیسی به انگلیسی
• surgical removal of dead tissue and foreign material from a wound (medicine)
جملات نمونه
1. The debridement and neoplasty of liver plus epiploon tamponade or suturation are very effective but it is unadvisable to use a great deal of glutin sponge separately.
[ترجمه ترگمان]The و neoplasty کبد به همراه epiploon tamponade و یا suturation بسیار موثر هستند اما استفاده از مقدار زیادی اسفنج glutin به طور جداگانه استفاده می شود
[ترجمه گوگل]debridement و neoplasty از کبد و تپنس اپوپلوئون و یا شستشو بسیار موثر است، اما غیر قابل استفاده است برای استفاده از مقدار زیادی از اسفنج glutin به طور جداگانه
[ترجمه گوگل]debridement و neoplasty از کبد و تپنس اپوپلوئون و یا شستشو بسیار موثر است، اما غیر قابل استفاده است برای استفاده از مقدار زیادی از اسفنج glutin به طور جداگانه
2. Conclusion: Delayed debridement or distal partial pancreatectomy with peritoneal lavage and early nutritional support may reduce mortality of necrotizing pancreatitis in children.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: تاخیر به تاخیر افتاده یا پیوند جزئی دوربرد با peritoneal lavage و حمایت غذایی اولیه ممکن است مرگ و میر نوزادان را در کودکان کاهش دهد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: دیربیتمنت با تاخیر و یا پانکراتکتومی جزئی دیستال با لارو پروتئین و حمایت زودرس تغذیه، می تواند مرگ و میر ناشی از پانکراتیت نکتوتوز را در کودکان کاهش دهد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: دیربیتمنت با تاخیر و یا پانکراتکتومی جزئی دیستال با لارو پروتئین و حمایت زودرس تغذیه، می تواند مرگ و میر ناشی از پانکراتیت نکتوتوز را در کودکان کاهش دهد
3. Objective Debridement hepatectomy for severe hepatic injury was performed to stop bleeding.
[ترجمه ترگمان]Objective debridement (hepatectomy hepatectomy)برای آسیب شدید کبدی، برای توقف خونریزی انجام شد
[ترجمه گوگل]هدف: هپاتکتومی دبریدمان برای آسیب شدید کبدی به منظور توقف خونریزی انجام شد
[ترجمه گوگل]هدف: هپاتکتومی دبریدمان برای آسیب شدید کبدی به منظور توقف خونریزی انجام شد
4. Abstract: To explore reasons failed focal debridement in treating spinal tuberculosisand Methods: To cope with them.
[ترجمه ترگمان]چکیده: برای بررسی دلایل شکست focal در درمان روش های ستون فقرات spinal: برای مقابله با آن ها
[ترجمه گوگل]چکیده: برای بررسی دلایل شکستگی کانونی دندریتمونی در درمان سل ریوی و روش های درمان: برای مقابله با آنها
[ترجمه گوگل]چکیده: برای بررسی دلایل شکستگی کانونی دندریتمونی در درمان سل ریوی و روش های درمان: برای مقابله با آنها
5. Treatment of Vertebral Osteomyelitis by Radical Debridement and Stabilization Using Titanium Mesh Cages.
[ترجمه ترگمان]اضافه کردن Vertebral Osteomyelitis توسط debridement Radical و تثبیت کننده با استفاده از Mesh Titanium cages
[ترجمه گوگل]درمان استئومیلیت استئوبلاست توسط ددریمرد رادیکال و تثبیت با استفاده از سلولهای تی سی سی
[ترجمه گوگل]درمان استئومیلیت استئوبلاست توسط ددریمرد رادیکال و تثبیت با استفاده از سلولهای تی سی سی
6. Conclusion:Completely debridement of open fracture, anatomical reduction of fracture-dislocation, rational external fixation and internal fixation, timely functional training was very important.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: به طور کامل شکستگی شکستگی، کاهش تشریحی ترک ترک، تثبیت خارجی منطقی و تثبیت داخلی، آموزش عملی به موقع بسیار مهم بود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: به طور کامل ترک زدن شکستگی باز، کاهش آناتومیکی شکستگی-جابجایی، تثبیت منطقی خارجی و تثبیت درونی، آموزش مهارت های موقتی بسیار مهم بود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: به طور کامل ترک زدن شکستگی باز، کاهش آناتومیکی شکستگی-جابجایی، تثبیت منطقی خارجی و تثبیت درونی، آموزش مهارت های موقتی بسیار مهم بود
7. The surgical procedures included debridement of cartilaginous lesions, synovectomy, removal of loose bodies, meniscectomy, excision of osteophytes and fluid irrigation.
[ترجمه ترگمان]این عمل جراحی شامل debridement از ضایعات غضروفی، synovectomy، حذف بدنه های آزاد، meniscectomy، برش osteophytes و آبیاری مایع می باشد
[ترجمه گوگل]روشهای جراحی شامل دفع زخمهای غضروف غضروفی، سینووکتومی، برداشتن بدنهای سست، منسکتومی، برداشتن استئوپات و آبیاری مایع بود
[ترجمه گوگل]روشهای جراحی شامل دفع زخمهای غضروف غضروفی، سینووکتومی، برداشتن بدنهای سست، منسکتومی، برداشتن استئوپات و آبیاری مایع بود
8. Conclusion: Surgical debridement in combination with systemic and topical antibiotics can treat infectious scleritis efficiently.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: جراحی debridement در ترکیب با آنتی بیوتیک های سیستمیک و موضعی می تواند به طور موثر درمان عفونی را درمان کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: دبریدم جراحی در ترکیب با آنتی بیوتیک های سیستمیک و موضعی می تواند به طور موثر اسکلریت عفونی را درمان کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: دبریدم جراحی در ترکیب با آنتی بیوتیک های سیستمیک و موضعی می تواند به طور موثر اسکلریت عفونی را درمان کند
9. Surgical debridement and histologic and bacteriologic studies are essential to make the diagnosis.
[ترجمه ترگمان]مطالعات جراحی و مطالعات histologic و bacteriologic برای تشخیص بیماری ضروری هستند
[ترجمه گوگل]دبریدرم جراحی و مطالعات بافت شناسی و بافت شناسی برای تشخیص ضروری است
[ترجمه گوگل]دبریدرم جراحی و مطالعات بافت شناسی و بافت شناسی برای تشخیص ضروری است
10. Careful inspection, irrigation, and debridement should be performed.
[ترجمه ترگمان]بازرسی دقیق، آبیاری و debridement باید انجام شود
[ترجمه گوگل]بازرسی دقیق، آبیاری و debridement باید انجام شود
[ترجمه گوگل]بازرسی دقیق، آبیاری و debridement باید انجام شود
11. Conclusion Surgical debridement for pyoderma gangr enosum can accelerate the repairing of the ulcer, alleviate pain and shorten the course of disease.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری جراحی پلاستیک برای pyoderma gangr enosum می تواند تعمیر زخم ها را تسریع کند، درد را کم کند و دوره بیماری را کوتاه کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: جراحی دبریدمان برای پودرما گانگرنوسوم می تواند باعث بهبودی زخم، کاهش درد و کاهش بیماری شود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: جراحی دبریدمان برای پودرما گانگرنوسوم می تواند باعث بهبودی زخم، کاهش درد و کاهش بیماری شود
12. Objective To study the therapeutic effect of debridement and closed irrigation for intervertebral space infection.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه اثر درمانی of و آبیاری بسته برای infection فضایی intervertebral
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه به منظور بررسی اثرات درمان دارویی و آبریزش بسته برای عفونت فضایی بین لگن
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه به منظور بررسی اثرات درمان دارویی و آبریزش بسته برای عفونت فضایی بین لگن
13. Furthermore, debridement was performed at an early stage.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، debridement در مرحله اولیه اجرا شد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، debridement در مرحله اولیه انجام شد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، debridement در مرحله اولیه انجام شد
14. Exhaustive debridement, skillful microsurgical techniques and numerous vascular anastomosis were key to success of finger replantation.
[ترجمه ترگمان]تکنیک های microsurgical ماهرانه، تکنیک های microsurgical ماهرانه و رگ های خونی متعدد کلید موفقیت انگشت replantation بودند
[ترجمه گوگل]دبریدم کامل، تکنیک های میکروسکوپی ماهر و بسیاری از آناستوموز عروقی، کلید موفقیت پیوند انگشت بودند
[ترجمه گوگل]دبریدم کامل، تکنیک های میکروسکوپی ماهر و بسیاری از آناستوموز عروقی، کلید موفقیت پیوند انگشت بودند
پیشنهاد کاربران
جرم گیری در دندان پزشکی
دِبریدمان ( انگل بُری غلط است چون در سرچ گوگل نتیجه ای ندارد )
به برش، برداشت یا حذف یک بخش از بافت مرده عفونی شده یا صدمه از بدن بیمار به منظور تسریع روند جایگزینی یا ترمیم طبیعی در بافت سالم اطراف آن و بهبود در آن قسمت گفته می شود.
به برش، برداشت یا حذف یک بخش از بافت مرده عفونی شده یا صدمه از بدن بیمار به منظور تسریع روند جایگزینی یا ترمیم طبیعی در بافت سالم اطراف آن و بهبود در آن قسمت گفته می شود.
کلمات دیگر: