1. Also she knew Shill to be a toper and, when in his cups, a man of violence.
[ترجمه ترگمان]ضم نا می دانست که در آن موقع که در فنجان های خود، مردی با خشونت رفتار می کند،
[ترجمه گوگل]همچنین او می دانست که شیل به عنوان یک تپه و زمانی که در فنجان هاش، یک مرد خشونت آمیز است
2. I wish to move up to toper positions with acquisition of more experience in the future.
[ترجمه ترگمان]من می خواهم با کسب تجربه بیشتر در آینده به پست های toper نقل مکان کنم
[ترجمه گوگل]من آرزو می کنم که با کسب تجربیات بیشتر در آینده، به سمت جایگاه خود برسیم
3. Fernand filled Caderousse the confirmed toper he was, lifted the paper and seized the glass.
[ترجمه ترگمان]فرناند به محض اینکه کادروس را دید کاغذ را برداشت و گیلاس را برداشت
[ترجمه گوگل]فرناند Caderousse را تایید کرد، مقاله را برداشت و شیشه را گرفت
4. We live in a world filled with other people. We live toper, work together, and play together. None of our goals can be achieved without communication.
[ترجمه ترگمان]ما در دنیایی پر از افراد دیگر زندگی می کنیم ما با هم زندگی می کنیم، باهم کار می کنیم و با هم بازی می کنیم هیچ یک از اهداف ما را نمی توان بدون ارتباط به دست آورد
[ترجمه گوگل]ما در جهان پر از دیگران زندگی می کنیم ما زندگی می کنیم، با هم کار می کنیم و بازی می کنیم هیچ یک از اهداف ما بدون ارتباط برقرار نمی شود
5. The open end of the quill hole terminates in a Morse toper in which a lathe center, or various tools such as drills, can be held.
[ترجمه ترگمان]پایان باز این سوراخ در یک toper مورس به پایان می رسد که در آن یک مرکز تراش یا ابزار مختلف مانند دریل را می توان در آن نگه داشت
[ترجمه گوگل]در پایان باز از سوراخ تیغ جوجه تیغی خاتمه در یک باده گسار مورس که در آن یک مرکز ماشین تراش، ماشین ابزار، مکانیکی و یا مانند مته، می تواند برگزار شود