کلمه جو
صفحه اصلی

serviette


معنی : دستمال سفره
معانی دیگر : دستمال میز

انگلیسی به فارسی

دستمال سفره


سروته، دستمال سفره


انگلیسی به انگلیسی

• table napkin, piece of cloth or paper used to protect one's clothing or to clean one's face and hands while eating
a serviette is a square of cloth or paper that you use to protect your clothes or to wipe your mouth when you are eating.

مترادف و متضاد

دستمال سفره (اسم)
napkin, serviette

جملات نمونه

1. Wrapped in a serviette it was lying on the lap of a fat, snoozing gentleman.
[ترجمه ترگمان]در حالی که دست به دست گرفته بود روی دامن یک جنتلمن چاق خوابیده بود
[ترجمه گوگل]در یک سرویس دهی پیچیده شده بود، آن را بر روی دامان یک چاق و چاق و نجیب زاده دروغ گفتن

2. Do you have a serviette, please ?
[ترجمه ترگمان]تو یه \"serviette\" داری، لطفا؟
[ترجمه گوگل]آیا شما سروته دارید، لطفا؟

3. The door flew open and in dashed a gentleman with a serviette round his neck.
[ترجمه ترگمان]در باز شد و آقایی با a که دور گردنش بود با عجله به راه افتاد
[ترجمه گوگل]درب باز شد و یک نجیب زاده با یک گردنبند سرو گردید

4. The surly insolence of the waiters drove him into a rage, and he flung his serviette to the floor and stalked out of the restaurant.
[ترجمه ترگمان]این جسارت و گستاخی پیشخدمت ها او را به خشم آورد و خود را روی زمین انداخت و با قدم های بلند از رستوران بیرون رفت
[ترجمه گوگل]بدبختی وحشیانه از پیشخدمت ها او را به خشم تبدیل کرد و او را به طبقه ی خود سوار کرد و از رستوران خارج شد

5. The surely insolence of the waiters drove him into a rage, and he flung his serviette to the floor and stalked out of the restaurant.
[ترجمه ترگمان]The از این که پیشخدمت ها او را عصبانی کردند، او را به زمین انداخت و با قدم های بلند از رستوران بیرون رفت
[ترجمه گوگل]مطمئنا خشمگین شدن از طرفداران او را به خشم تبدیل کرد، و او دستمال سفره خود را به کف زد و از رستوران خارج شد

6. We need to get samples from you for egg cup, salt as well as serviette ring.
[ترجمه ترگمان]ما باید از شما برای گرفتن فنجان تخم مرغ، نمک و همچنین حلقه serviette نمونه برداری کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید نمونه هایی از شما را برای فنجان تخم مرغ، نمک و همچنین حلقه دستمال سفره دریافت کنیم

7. Crass frequently paused to mop the perspiration from his face and neck with his serviette.
[ترجمه ترگمان]اغلب اوقات خود را برای پاک کردن عرق از روی صورت و گردن خود می کشید
[ترجمه گوگل]کراس اغلب برای خارش کردن از چهره و گردن خود با سرویس دهی خود متوقف شد


کلمات دیگر: