1. a toothy smile
لبخند دندان نما
2. He gave me a toothy grin.
[ترجمه ترگمان]پوزخندی به من زد
[ترجمه گوگل]او به من لبخند زشت داد
3. He grinned a wide, toothy grin.
[ترجمه ترگمان]او نیشخند گشادی و دندان مصنوعی زد
[ترجمه گوگل]او یک وسیله عظیم دندانپزشکی را خندید
4. Bafflingly for Barry, his hairy chest, toothy grin and even his ale and hearty tum couldn't win her over.
[ترجمه ترگمان]bafflingly برای بری، سینه پرمو و دهان پر دندان و حتی آبجو او نمی توانست او را به خود جلب کند
[ترجمه گوگل]برای باری، سینه مودار، غم و اندوه دندان و حتی حسی و دلتنگ او نمی توانست برنده شود
5. The toothy grin of this naturally modest farmer's son was less than villainous at the finish.
[ترجمه ترگمان]لبخند toothy این پسر دهقان کم و متوسط کم تر از villainous در پایان کار بود
[ترجمه گوگل]خنده دایمی از این پسر به طور طبیعی ناچیز کشاورز بود در پایان به کم خردمندترین
6. Titanoboa could've swallowed such toothy prey as though it were an appetizer.
[ترجمه ترگمان]Titanoboa چنان طعمه toothy را قورت داده بود که انگار یک پیش غذا بود
[ترجمه گوگل]Titanoboa می توانست چنین طعمی دندان را غرق کند مثل اینکه اشتها آور بود
7. This is Clyde Crocodile. He has a big, toothy smile.
[ترجمه ترگمان] اینم \"کلاید داندی کروکودیل\" - ه اون یه لبخند جانانه و تیز داره
[ترجمه گوگل]این کروکودیل کلیدی است او یک لبخند بزرگ و دلنشین دارد
8. This animal uses its toothy "saw" to sense buried crustaceans or bottom-dwelling fish, and to stun and kill them.
[ترجمه ترگمان]این حیوان از \"saw\" خود استفاده می کند تا ماهی قزل آلا و یا ماهی bottom را حس کند و گیج کند و آن ها را بکشد
[ترجمه گوگل]این حیوان با استفاده از دندان هایش 'دید' را به معنی شاخسارهای ساحلی یا ماهی های ساکن در زیرزمینی می شناسد و آنها را بی نظیر می شمارد و آنها را می کشند
9. Well, actually a gigantic toothy grin as I often did during that as Mama called it.
[ترجمه ترگمان]خوب، در واقع، همان طور که مامان آن را می نامید، نیشش باز شد
[ترجمه گوگل]خوب، در واقع یک غم انگیز دندان غول پیکر به عنوان من اغلب در طول آن به عنوان مامان آن را نام برد
10. A wary tiger flashes a toothy snarl in this extreme close - up .
[ترجمه ترگمان]یک ببر محتاط، در این نزدیکی، غرش دندان نما به گوش می رسد
[ترجمه گوگل]یک ببر ملاحظه می کند که در این بسیار نزدیک نزدیک به یک snarl toothy می بیند
11. He is small for his age with large brown eyes, a toothy smile, sloping shoulders and a readiness to please.
[ترجمه ترگمان]برای سن و سال او کوچک است با چشمان درشت قهوه ای، لبخند toothy، شانه های کج و معوج، و آمادگی برای خشنود کردن
[ترجمه گوگل]او برای سن خود با چشمهای قهوه ای بزرگ، لبخند خندان، شانه های شیب دار و آمادگی برای لطفا کوچک است
12. Her son holding his head beside the big carved pumpkin, mimicking a wide, toothy grin.
[ترجمه ترگمان]پسرش سرش را کنار کدوتنبل بزرگ حکاکی کرده بود و ادای یک نیشخند بزرگ و تیز را درمی آورد
[ترجمه گوگل]پسرش سر خود را در کنار کدو تنبل بزرگ حک شده، که تقریبا یک لبخند بزرگ و پر زرق و برق دارد
13. Mike Dawson was sitting at a dead computer, strumming the keyboard and offering a toothy smile to an invisible audience.
[ترجمه ترگمان]مایک داوسون در یک کامپیوتر مرده نشسته بود، با صفحه کلید پیانو می زد و لبخند toothy را به شنوندگان نامرئی تحویل می داد
[ترجمه گوگل]مایک داوسون در یک رایانه مرده نشسته بود، با فشار دادن صفحه کلید و ارائه یک لبخند دندان به یک مخاطب نامرئی
14. Those who remembered him with his barrow recalled a cheerful, toothy smile, an infectious, confidence-inspiring laugh.
[ترجمه ترگمان]کسانی که او را به خاطر می آوردند، یک لبخند شاد و تیز و اعتماد به نفس او را به یاد می آوردند
[ترجمه گوگل]کسانی که او را با فرشته خود به یاد آوردند، یک لبخند شاد و دلنشین، یک خنده التیام بخش عفونی و اعتماد به نفس را یادآوری کردند