کلمه جو
صفحه اصلی

tireless


معنی : خستگی نا پذیر، نافرسودنی
معانی دیگر : نستوه، پرطاقت، بی لاستیک

انگلیسی به فارسی

بی لاستیک، خستگی ناپذیر، نافرسودنی


خستگی ناپذیر، خستگی نا پذیر، نافرسودنی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: tirelessly (adv.), tirelessness (n.)
• : تعریف: not easily wearied; having great energy or stamina.
مترادف: indefatigable
مشابه: active, assiduous, continuous, energetic, industrious, persistent, unceasing, unremitting

• untiring, indefatigable
someone who is tireless has a lot of energy and never seems to need a rest.

مترادف و متضاد

خستگی نا پذیر (صفت)
inexhaustible, indefatigable, tireless, weariless

نافرسودنی (صفت)
tireless

determined


Synonyms: active, ball of fire, eager, energetic, enthusiastic, grind, hard-working, hyper, incessant, indefatigable, industrious, jumping, on the go, perky, persevering, resolute, steadfast, strenuous, unflagging, untiring, unwearied, unwearying, vigorous


Antonyms: beat, tired, unenthusiastic, weary, worn out


جملات نمونه

1. All success comes from tireless effort and pursuit, and all happiness comes from daily struggle and perseverance.
[ترجمه ترگمان]تمام موفقیت ها، از تلاش خستگی ناپذیر و تعقیب، حاصل می شود، و تمام خوشحالی ناشی از تقلا و پشت کار روزانه است
[ترجمه گوگل]تمام موفقیت ها از تلاش و پیگیری خستگی ناپذیر است و تمام شادی ها از مبارزه روزمره و پشتکار است

2. He was above all a good and tireless writer.
[ترجمه ترگمان]او بیش از یک نویسنده خوب و خستگی ناپذیر بود
[ترجمه گوگل]او بالاتر از همه یک نویسنده خوب و خستگی ناپذیر بود

3. He was quite tireless, bubbling over with vitality.
[ترجمه ترگمان]او کاملا خستگی ناپذیر بود و از سرزندگی سرشار شده بود
[ترجمه گوگل]او کاملا خستگی ناپذیر بود و با زرق و برق ضعیف شده بود

4. He is a tireless worker.
[ترجمه ترگمان]او یک کارگر خستگی ناپذیر است
[ترجمه گوگل]او کارگر خستگی ناپذیر است

5. We salute you for your tireless efforts for peace.
[ترجمه ترگمان]ما به شما برای تلاش های خستگی ناپذیر برای صلح احترام می گذاریم
[ترجمه گوگل]ما برای تلاش های خستگی ناپذیر خود برای صلح به شما سلام می کنیم

6. She was tireless in her efforts on our behalf.
[ترجمه ترگمان]او در تلاش و کوشش خود برای ما خستگی ناپذیر بود
[ترجمه گوگل]او در تلاش های خود از طرف ما خستگی ناپذیر بود

7. The prisoner's family is conducting a tireless campaign for his release.
[ترجمه ترگمان]خانواده این زندانی در حال اجرای یک فعالیت خستگی ناپذیر برای آزادی وی است
[ترجمه گوگل]خانواده زندانی در حال اجرای یک کمپین خستگی ناپذیر برای آزادی او هستند

8. The police have been tireless in their search for the child's killer.
[ترجمه ترگمان]پلیس در جستجوی قاتل کودک خستگی ناپذیر و خستگی ناپذیر است
[ترجمه گوگل]پلیس در جستجو برای قاتل کودک خستگی ناپذیر بوده است

9. The people saluted him for his tireless efforts for peace.
[ترجمه ترگمان]مردم او را به خاطر تلاش های خستگی ناپذیر برای صلح به وی تبریک گفتند
[ترجمه گوگل]مردم او را برای تلاش های خستگی ناپذیر خود برای صلح ستایش کردند

10. She has been a tireless peace campaigner for many years.
[ترجمه ترگمان]او چندین سال است که یک مبارز صلح خستگی ناپذیر بوده است
[ترجمه گوگل]او سالها برای مبارزان خستگی ناپذیر صلح بوده است

11. I pay tribute to the tireless efforts of members of the campaign committee.
[ترجمه ترگمان]من به تلاش های خستگی ناپذیر اعضای کمیته مبارزه ادای احترام می کنم
[ترجمه گوگل]من به تلاش های خستگی ناپذیر اعضای کمیته مبارزات انتخاباتی احترام می گذارم

12. From the right, there remain the tireless attacks from Pat Buchanan.
[ترجمه ترگمان]از طرف راست، حملات خستگی ناپذیر از پت بیوکنن وجود دارد
[ترجمه گوگل]از سمت راست، حملات خستگی ناپذیر Pat Buchanan همچنان ادامه دارد

13. But the rain has no effect on the tireless hostility of local life forms.
[ترجمه ترگمان]اما باران تاثیری بر دشمنی خستگی ناپذیر و خستگی ناپذیر زندگی محلی ندارد
[ترجمه گوگل]اما باران هیچ تاثیری بر خصومت خستگی ناپذیر زندگی اشکال محلی ندارد

14. By then the tireless extroverts had gravitated to the buffet cars and were cracking jokes.
[ترجمه ترگمان]در آن لحظه، برون گرایان خستگی ناپذیر به روی ماشین های بوفه کشیده شدند و شروع به شوخی کردند
[ترجمه گوگل]تا آن زمان، بازماندگان خستگی ناپذیر به ماشین های بوفه گره زده بودند و جوک ها را ترک می کردند


کلمات دیگر: