کلمه جو
صفحه اصلی

tithe


معنی : عشر، ده یک، عشریه، عشر دهنده، ده یک گرفتن از، عشر گرفتن
معانی دیگر : (یک دهم محصول یا درآمد سالانه که به کلیسا و خیرات می دهند) عشریه، مقدار کم، بخش اندک، مالیات، عوارض

انگلیسی به فارسی

ده یک، عشر، عشریه، ده یک گرفتن از


دهه، عشر، ده یک، عشریه، عشر دهنده، ده یک گرفتن از، عشر گرفتن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an amount of money, produce, or goods equal in value to a tenth of one's income, given or paid as a contribution or tax, esp. to a church.

- The peasants paid tithes to the church.
[ترجمه ترگمان] دهقانان به کلیسا عشریه می پرداختند
[ترجمه گوگل] دهقانان ده برابر به کلیسا پرداخت

(2) تعریف: a tax or similar charge of one-tenth.

(3) تعریف: a tenth part of something, or a comparably small amount or part.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: tithes, tithing, tithed
(1) تعریف: to pay or donate a tenth of (one's income).

(2) تعریف: to tax for a tithe.

- The church tithed all members.
[ترجمه ترگمان] کلیسا همه اعضا را نابود می کند
[ترجمه گوگل] کلیسا تمام اعضای بدن را تقدیم کرد

(3) تعریف: to levy a tithe or similar tax on.

- The summer harvest was tithed.
[ترجمه ترگمان] برداشت تابستانی به پایان رسید
[ترجمه گوگل] برداشت تابستانی ده برابر بود
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: tither (n.)
• : تعریف: to contribute or pay a tithe.

• tenth part; tenth part of one's income paid as a tax for the support of religious institutions
pay a tenth of one's income to support the church; collect taxes equalling one-tenth of each person's income to support the church
a tithe is a fixed amount of money or goods that people give regularly in order to support a church, a priest, or a charity.

مترادف و متضاد

عشر (اسم)
ten, tithe, tenth

ده یک (اسم)
tithe, tenth

عشریه (اسم)
tithe, tenth

عشر دهنده (اسم)
tithe

ده یک گرفتن از (فعل)
tithe

عشر گرفتن (فعل)
tithe

جملات نمونه

1. On the tithe map 173 the name still appears, farming land from the marshes to Upper Halling.
[ترجمه ترگمان]روی نقشه tithe ۱۷۳ نام هنوز پیدا می شود، زمین های کشاورزی از باتلاق ها تا Halling بالا
[ترجمه گوگل]بر روی نقشه ده تایی 173 نام هنوز هم به نظر می رسد، زمین های کشاورزی از باتلاق ها به سالن بالا

2. Its bell is preserved in the Tithe Barn Museum.
[ترجمه ترگمان]ناقوس آن در موزه Barn نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]زنگ آن در موزه تپه ای انبار نگهداری می شود

3. Bring the whole tithe into the storehouse, that there may be food in my house.
[ترجمه ترگمان]کل کلیسا رو به انبار بیار که ممکنه تو خونه من غذا باشه
[ترجمه گوگل]تمام ده ها تن را به انبار بیاورید، که در خانه من وجود دارد

4. It could not support a tithe of the population.
[ترجمه ترگمان]این حزب نتوانست از یک دهم جمعیت حمایت کند
[ترجمه گوگل]این نمی تواند یک دهم جمعیت را پشتیبانی کند

5. The tithe barns, the Rectory, the toll bridges no longer controlled daily life, but they still punctuated the landscape.
[ترجمه ترگمان]عشریه، خانه کشیش، پل سنگی دیگر زندگی روزانه را کنترل نمی کرد، اما آن ها هنوز هم منظره را قطع می کردند
[ترجمه گوگل]انبارهای تناسلی، جادوگر، تلفات پل های دیگر زندگی روزمره را کنترل نمی کنند، اما آنها هنوز هم چشم انداز را متمایز می کنند

6. He hadn't said a tithe of the prayers he knew when the sunlight crept away toward the church.
[ترجمه ترگمان]وقتی نور خورشید به سمت کلیسا می خزید، او از نماز کلیسا سر در نیاورده بود
[ترجمه گوگل]او ده روز از دعاهای او را نفهمید، زمانی که نور خورشید به سمت کلیسا رسیده بود

7. In 1936 tithe rentcharge was abolished.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۳۶ rentcharge لغو شد
[ترجمه گوگل]در سال 1936 هزینه اجاره دهی لغو شد

8. I haven't heard a tithe of it.
[ترجمه ترگمان]نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه،
[ترجمه گوگل]من یک دهم از آن را ندیده ام

9. I don't know a tithe of it.
[ترجمه ترگمان]من از این موضوع اطلاعی ندارم
[ترجمه گوگل]من یک دهم از آن را نمی دانم

10. All Judah then brought the tithe of the grain, wine and oil into the storehouses.
[ترجمه ترگمان]سپس دین یهود از غله، شراب و روغن به انبارها خزید
[ترجمه گوگل]سپس تمام یهودا ده تن دانه، شراب و روغن را به انبارها آورد

11. Taxpayers can not get even a tithe of their money back.
[ترجمه ترگمان]taxpayers حتی نمی تونه از پول گرفتن پول بگیره
[ترجمه گوگل]مالیات دهندگان حتی نمی توانند یک دهم از پول خود را دریافت کنند

12. A . The Tithe is compulsory while the offering is voluntary.
[ترجمه ترگمان]الف این پیشنهاد زمانی اجباری است در حالی که این پیشنهاد داوطلبانه است
[ترجمه گوگل]الف سهماهه اجباری است در حالیکه این پیشنهاد داوطلبانه است

13. I cannot remember a tithe of it.
[ترجمه ترگمان]من هیچ یک از این چیزها را به یاد ندارم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم یک دهم از آن را به یاد داشته باشم

14. Abraham presented Melchizedek with a tithe ( a tenth ) of all the booty he had gathered.
[ترجمه ترگمان]ابراهیم Melchizedek را با یک دهم از همه غنایمی که جمع آوری کرده بود، تقدیم کرد
[ترجمه گوگل]ابراهیم Melchizedek را با یک دهم (دهم) کل غنیمت جمع آوری کرد


کلمات دیگر: