کلمه جو
صفحه اصلی

separatism


معنی : کناره گیری، تفکیک، جدا سازی، تجزیه طلبی، جدا گرایی
معانی دیگر : جدایی طلبی، جدایی گرای، اعتزال خواه

انگلیسی به فارسی

جدا گرایی، جدا سازی، تفکیک، تجزیه طلبی، کناره گیری


جدایی طلبی، تجزیه طلبی، تفکیک، جدا گرایی، جدا سازی، کناره گیری


انگلیسی به انگلیسی

• advocacy of separation, support for segregation or secession

مترادف و متضاد

کناره گیری (اسم)
abdication, resignation, isolation, detachment, renunciation, demission, avoidance, separatism, retreat

تفکیک (اسم)
detachment, disconnection, separation, segregation, dissociation, breakdown, differentiation, breaking, separatism, disjunction, severance

جدا سازی (اسم)
detachment, segregate, sequestration, separating, individuation, separatism, severance

تجزیه طلبی (اسم)
secession, separatism

جدا گرایی (اسم)
separatism

جملات نمونه

1. There has been an alarming rise in separatism and inter-ethnic violence in the country.
[ترجمه ترگمان]افزایش شدیدی در جدایی طلبی و خشونت های درون نژادی در کشور به وجود آمده است
[ترجمه گوگل]افزایش شدید جدایی طلبی و خشونت میان قومیت در کشور رخ داده است

2. My involvement with separatism lasted five years, but in a very real sense it will never leave me.
[ترجمه ترگمان]مشارکت من با جدایی طلبی پنج سال به طول انجامید، اما در یک حس بسیار واقعی، هرگز مرا ترک نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]دخالت من با جدایی طلبی پنج سال طول کشید، اما به لحاظ بسیار واقعی من هرگز آن را ترک نخواهم کرد

3. Separatism was the source of this theme and the means by which it spilled into every area of feminist activity.
[ترجمه ترگمان]Separatism منبع این موضوع و وسیله ای بود که از طریق آن به هر حوزه فعالیت فمینیستی ریخته شد
[ترجمه گوگل]جدایی طلبی منبع این موضوع و وسیله ای بود که آن را در هر منطقه از فعالیت فمینیستی ریخت

4. All women who come to separatism do so as a reaction to the brutality and institutionalized sexism of men.
[ترجمه ترگمان]همه زنانی که به جدایی طلبی می رسند، این کار را به عنوان واکنش به سبعیت و تبعیض جنسیتی رسمی مردان انجام می دهند
[ترجمه گوگل]همه زنان که به جدایی طلبی می آیند این کار را به عنوان واکنشی به خشونت و جنسیت جنسی مردان مطرح می کنند

5. Their withdrawal, their separatism, was, they said, a sane response to an insane world.
[ترجمه ترگمان]عقب نشینی آن ها، جدایی طلبی، و پاسخ معقول به یک دنیای دیوانه بود
[ترجمه گوگل]آنها گفتند خروج آنها، جدایی طلبی آنها، یک پاسخ صحیح به یک جهان دیوانه است

6. Graduated separatism, the acceptable face of separatism, can be seen as the ripples which pass outwards from this.
[ترجمه ترگمان]سن قانونی Graduated، صورت قابل قبول separatism، دیده می شود که the که از این جهان خارج می شوند، دیده می شود
[ترجمه گوگل]جدایی طلبی متزلزل، صورت قابل قبول جدایی طلبی، می تواند به عنوان موج هایی که از این امر به بیرون منتقل می شود، دیده شود

7. Graduated separatism accepts pure separatism's definition of the problem, but not the solution.
[ترجمه ترگمان]از Graduated separatism تعریف separatism خالص از این مشکل را می پذیرد، اما این راه حل نیست
[ترجمه گوگل]جدایی طلبی متزلزل تعریف جدایی طلبی از مشکل را می پذیرد، اما نه راه حل

8. Separatism is an exhausting act of faith, and because of insistent pressure on you to repent, it requires almost daily reaffirmation.
[ترجمه ترگمان]Separatism یک عمل خسته کننده و exhausting است، و به سبب فشار مداوم بر شما برای توبه، نیاز به تایید و تایید هر روز دارد
[ترجمه گوگل]سپردگی یک عمل خسته کننده از ایمان است و به دلیل فشار مستمر بر شما برای توبه، نیاز به تأیید تقریبا روزانه دارد

9. I had to let go of separatism.
[ترجمه ترگمان] باید بی خیال \"separatism\" می شدم
[ترجمه گوگل]من مجبور شدم از جدایی طلبی بیرون بیایم

10. The democratic system cannot prevent the armed separatism that is growing as fast as India's economy.
[ترجمه ترگمان]سیستم دموکراتیک نمی تواند از جدایی طلبان مسلح که به سرعت اقتصاد هند در حال رشد است، جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]نظام دموکراتیک نمی تواند از جدایی طلبی مسلح جلوگیری کند که به سرعت رشد اقتصادی هند را افزایش می دهد

11. Meanwhile, propaganda slogans are daubed everywhere. "Separatism hurts everybody, " said one example, translated for me by a fellow traveller who spoke Chinese.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، شعارهای تبلیغاتی همه جا پخش می شود \"
[ترجمه گوگل]در همین حال شعارهای تبلیغاتی در همه جا فرو ریخته است یکی از دلایلی که سپرتیسم برای همه صدمه می زند، یکی از مسافرانی است که به زبان چینی صحبت کرده است

12. A: Dalai's hypocritic nature of separatism has been recognized by more and more countries and people around the world.
[ترجمه ترگمان]پاسخ: ماهیت hypocritic Dalai of توسط کشورهای بیشتر و بیشتر در سراسر جهان شناخته شده است
[ترجمه گوگل]ماهیت ریاکارانه دالایی جدایی طلبی توسط کشورهای بیشتر و بیشتر مردم در سراسر جهان به رسمیت شناخته شده است

13. Meanwhile, activities of terrorism, separatism and extremism are also increasing.
[ترجمه ترگمان]در این اثنی، فعالیت های تروریستی، جدایی طلبی و افراط گرایی نیز در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]در همین حال، فعالیت های تروریستی، جدایی طلبی و افراط گرایی نیز افزایش می یابد

14. One is whether separatism is quite as moribund as it now seems.
[ترجمه ترگمان]یکی این است که آیا جدایی طلبی اکنون به همان اندازه که به نظر می رسد در نظر گرفته شده است یا نه
[ترجمه گوگل]یکی این است که آیا جدایی طلبی کاملا مضر است یا خیر

پیشنهاد کاربران

جدایی طلبی


کلمات دیگر: