کلمه جو
صفحه اصلی

sequacious


معنی : تابع، پیرو، نرم، چکش خور، اهل تقلید، لوله شو، نصیحت پذیر
معانی دیگر : دنباله رو، بی اراده، پیرو (عقاید دیگران)، نوکر صفت، تسلیم، مقلد، مرید

انگلیسی به فارسی

مقلد، پیرو، مرید، اهل تقلید، تابع، نرم، چکش خور،لوله شو، نصیحت پذیر


انگلیسی به انگلیسی

• inclined to follow, submissive; continuing in a sequential manner

مترادف و متضاد

تابع (صفت)
subsidiary, ancillary, subordinate, incident, adjective, adherent, dependent, subservient, amenable, passive, tributary, sequacious, sequent, subordinative

پیرو (صفت)
following, succedent, sequacious, sequent

نرم (صفت)
slick, fine, effeminate, supple, suave, sleek, mellow, soft, tractable, downy, limp, floppy, smooth, limber, spongy, pliant, flexible, lubricious, flexuous, cottony, fluffy, tractile, treatable, plastic, glace, flabby, plumy, lissom, lissome, lithesome, lithe, flexural, sequacious, levigated, silky, irrefrangible, lambent, sericeous, silken

چکش خور (صفت)
sequacious, malleable

اهل تقلید (صفت)
sequacious

لوله شو (صفت)
tractile, sequacious

نصیحت پذیر (صفت)
sequacious

جملات نمونه

1. I want something sequacious now and robust.
[ترجمه ترگمان] من یه چیز دیگه و قوی میخوام
[ترجمه گوگل]من می خواهم چیزی در حال حاضر و قوی است

2. The psychological cause refers to the sequacious and the fluke mind.
[ترجمه ترگمان]علت روانی به the و ذهن fluke اشاره دارد
[ترجمه گوگل]علت روانشناختی به ذهن پیوسته و عصبی اشاره دارد

3. Teenagers are very sequacious and they often emulate the behavior of their idols who are sometimes negative role models.
[ترجمه ترگمان]نوجوانان بسیار sequacious هستند و اغلب رفتار of را تقلید می کنند که گاهی الگوهای نقش منفی هستند
[ترجمه گوگل]نوجوانان بسیار دنبالهدار هستند و اغلب به دنبال رفتار بتهای خود هستند که بعضی اوقات بعضی از مدلهای منفی نقش دارند

4. Teenagers are very sequacious and they often emulate the behavior of their idols.
[ترجمه ترگمان]نوجوانان خیلی sequacious هستند و اغلب رفتار of را تقلید می کنند
[ترجمه گوگل]نوجوانان بسیار دنبالهدار هستند و اغلب رفتار بتهای خود را تقلید میکنند

5. Teenagers are so immature and sequacious that they can hardly resist the temptation of the advertisements targeted at them.
[ترجمه ترگمان]نوجوانان خیلی نابالغ و sequacious هستند و به سختی می توانند در برابر وسوسه تبلیغاتی که به آن ها هدفگیری شده مقاومت کنند
[ترجمه گوگل]نوجوانان بسیار نابالغ و پیوسته هستند که به سختی می توانند در برابر وسوسه تبلیغاتی که به آنها هدف می شود، مقاومت کنند

6. Socrates. . . orders his discussion in a sequacious argument.
[ترجمه ترگمان]سقراط به بحث خود در یک بحث sequacious دستور می دهد
[ترجمه گوگل]سقراط بحث خود را در یک استدلال پیوسته سفارش می دهد

7. Respecting the audiences doesn't mean being sequacious to the audiences. In fact, the relationship between the interior designers and the popular is dialectical and unitive.
[ترجمه ترگمان]احترام به حضار به این معنا نیست که مخاطب را مخاطب قرار می دهد در حقیقت، رابطه بین طراحان داخلی و محبوب، دیالکتیکی و unitive است
[ترجمه گوگل]احترام به مخاطبان به این معنی نیست که مخاطب به دنبال آن است در واقع، ارتباط بین طراحان داخلی و محبوب، دیالکتیکی و غیرعادی است

8. The Chinese modern literature before the new period became break the ranks cause the mortification literature policy and yarnsmith's sequacious craze.
[ترجمه ترگمان]ادبیات مدرن چین پیش از این که این دوره جدید به شکست بیانجامد، باعث نقض سیاست ادبیات و جنون در ادبیات شد
[ترجمه گوگل]ادبیات مدرن چینی قبل از دوره جدید، به علت سیاست ادبی تحقیر آمیز و تحقیر پیوسته اشیاء، باعث افتخار شد


کلمات دیگر: