1. She got a bank loan to rent and equip a small workshop.
[ترجمه ترگمان]او یک وام بانکی برای اجاره و تجهیز یک کارگاه کوچک دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او وام بانکی برای اجاره و تجهیز یک کارگاه کوچک گرفت
2. We'll need to secure a bank loan.
[ترجمه ترگمان]ما باید یه وام بانکی امن بگیریم
[ترجمه گوگل]شماره 39 ما باید وام بانکی را تأمین کنیم
3. Her bank loan is secured against/by/on her house.
[ترجمه ترگمان]وام بانکی او در برابر \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/
[ترجمه گوگل]وام بانکی وی در برابر خانه اش تأمین می شود
4. She took out a bank loan and set up on her own.
[ترجمه ترگمان]اون یه وام بانکی گرفت و خودش راه افتاد
[ترجمه گوگل]او وام بانکی گرفت و خودش راه اندازی کرد
5. They had a large bank loan to work off.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک وام بانک بزرگ برای کار کردن داشتند
[ترجمه گوگل]آنها یک وام بانکی بزرگ برای کار کردن داشتند
6. A bank loan helped to set him up in business.
[ترجمه ترگمان]یک وام بانکی به تاسیس او در کسب وکار کمک کرد
[ترجمه گوگل]وام بانکی به استقرار وی در تجارت کمک کرد
7. A First National Bank loan is an extremely flexible facility.
[ترجمه ترگمان]اولین وام بانک ملی یک تسهیلات بسیار انعطاف پذیر است
[ترجمه گوگل]اولین وام بانک ملی یک تسهیلات بسیار انعطاف پذیر است
8. He tried to redeem the bank loan two years ago.
[ترجمه ترگمان]او دو سال پیش سعی کرد وام بانک را از گرو درآورد
[ترجمه گوگل]او دو سال پیش سعی کرد وام بانکی را بازخرید کند
9. The bank loan has greatly strengthened our financial position.
[ترجمه ترگمان]وام بانک تا حد زیادی موقعیت مالی ما را تقویت کرده است
[ترجمه گوگل]وام بانکی موقعیت مالی ما را بسیار تقویت کرده است
10. The bank loan saved her company from bankruptcy.
[ترجمه ترگمان]وام بانک شرکت او را از ورشکستگی نجات داد
[ترجمه گوگل]وام بانکی شرکت وی را از ورشکستگی نجات داد
11. I had to take out a bank loan to start my own business.
[ترجمه ترگمان]مجبور شدم از بانک وام بگیرم تا کار خودم رو شروع کنم
[ترجمه گوگل]برای شروع کار خودم مجبور شدم وام بانکی بگیرم
12. The two couples then applied for a bank loan to help finance construction of a six-bedroom oceanfront mansion.
[ترجمه ترگمان]سپس این دو زوج برای یک وام بانکی درخواست دادند تا به تامین مالی ساخت یک بنای یادبود شش خوابه کمک کنند
[ترجمه گوگل]سپس این دو زوج درخواست کمک وام بانکی برای کمک به ساخت یک عمارت شش خوابه در اقیانوس کردند
13. She applied for a bank loan because she did not want to depend on her father for handouts.
[ترجمه ترگمان]او درخواست وام بانکی کرد، زیرا نمی خواست به پدر خود برای اعانه وابسته باشد
[ترجمه گوگل]او درخواست وام بانکی کرد زیرا نمی خواست به پدرش کمک مالی کند
14. A bank loan should not be undertaken lightly, especially if your bank manager wants security for the loan.
[ترجمه ترگمان]یک وام بانکی نباید به طور ساده انجام شود، به خصوص اگر مدیر بانک شما خواستار تامین امنیت وام باشد
[ترجمه گوگل]وام بانکی نباید سبک گرفته شود ، خصوصاً اگر مدیر بانک شما امنیت وام را می خواهد