کلمه جو
صفحه اصلی

tolerantly


معنی : ازاده، دارای سعه نظر، بامدارا، مدارا امیز، ازادمنش، شخص متحمل
معانی دیگر : شکیبا، اغما­ کننده، بردبار

انگلیسی به فارسی

با مدارا، مدارا آمیز، آزاد منش، آزاده، دارای سعه نظر، شکیبا، اغماض کننده، بردبار، شخص متحمل


قابل تحمل، بامدارا، مدارا امیز، ازادمنش، ازاده، شخص متحمل، دارای سعه نظر


انگلیسی به انگلیسی

• broad-mindedly, permissively, in an unprejudiced manner, indulgently

مترادف و متضاد

ازاده (قید)
tolerantly

دارای سعه نظر (قید)
tolerantly

بامدارا (قید)
tolerantly

مدارا امیز (قید)
tolerantly

ازادمنش (قید)
tolerantly

شخص متحمل (قید)
tolerantly

جملات نمونه

1. She had listened tolerantly to his jumbled account.
[ترجمه ترگمان]او با دقت به حساب درهم و برهم خود گوش داده بود
[ترجمه گوگل]او به لحاظ قابل اعتماد به حساب حساب شده خود گوش داده بود

2. We'd better instead face them rationally and tolerantly, so as to show and maintain our dignity.
[ترجمه ترگمان]بهتر است به جای آن با آن ها روبرو شویم، منطقی و با بردباری، تا نشان دهیم و منزلت خود را حفظ کنیم
[ترجمه گوگل]بهتر است به جای آن به طور منطقی و قابل تحمل با آنها روبرو شویم تا بتوانیم کرامت انسانی مان را حفظ کنیم

3. Emil smiled tolerantly and stood looking down at her with his old, brooding gaze.
[ترجمه ترگمان]امیل با شکیبایی لبخند می زد و با نگاه پیر و متفکر خود به او خیره شده بود
[ترجمه گوگل]امیل با تحمل لبخند زد و با نگاه قدیم و مودبانه به او نگاه کرد

4. He reacts rather tolerantly toward his son's juvenile behavior.
[ترجمه ترگمان]او نسبت به رفتار نوجوانان پسرش با بردباری واکنش نشان می دهد
[ترجمه گوگل]او نسبت به رفتار نوجوانی پسرش واکنش نشان می دهد

5. I would tell my grandmother about all the crazy things I'd been doing and she would just smile tolerantly.
[ترجمه ترگمان]من به مادربزرگم در مورد تمام کاره ای احمقانه ای که انجام داده بودم می گفتم و او هم با شکیبایی لبخند می زد
[ترجمه گوگل]من به مادربزرگم در مورد همه چیزهای دیوانه ای که انجام می دادم می گفتم و او فقط با تحمل لبخند می زد

6. So as understands in the beautiful marriage that believing in tolerantly is a perfect happy marriage.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، به عنوان درک این ازدواج زیبا که اعتقاد به tolerantly یک ازدواج شاد عالی است
[ترجمه گوگل]بنابراین همانطور که در ازدواج زیبا می فهمد که اعتقاد به تحمل پذیری ازدواج شاد مطلوب است

پیشنهاد کاربران

صبور با صبر

متسامح

توجه کنید که این کلمه قید است. به معانی؛
با بردباری، با شکیبایی، با سازش و مدارا
بنابراین صبور، شکیبا و معانی با قلب صفت، غلط است.


کلمات دیگر: