کلمه جو
صفحه اصلی

debit balance

انگلیسی به انگلیسی

• balance of a debt, negative sum in a bank account

جملات نمونه

1. All asset accounts normally have debit balance.
[ترجمه ترگمان]همه حساب های دارایی ها به طور معمول تراز بدهی دارند
[ترجمه گوگل]همه حساب های دارایی معمولا دارای توازن بدهی هستند

2. A debit balance account which is offset against revenue in the revenue section of the income Statement. Examples include sales Discounts and Sales returns and Allowances.
[ترجمه ترگمان]یک حساب تعادل بدهی که در برابر درآمد در بخش درآمد اظهارنامه درآمد جبران می شود مثال ها شامل Discounts فروش و returns فروش و Allowances هستند
[ترجمه گوگل]حساب تعادلی بدهی که در درآمد بخش درآمد گزارش درآمد جبران می شود مثال هایی شامل تخفیف فروش و بازده فروش و کمک هزینه

3. If there is a debit balance in the Cash over and short account at the end of the fiscal period, it is an expense and may be included in" Miscellaneous expense" on the income statement.
[ترجمه ترگمان]اگر یک تعادل بدهی در پول نقد و حساب کوتاه مدت در پایان دوره مالی وجود داشته باشد، این یک هزینه است و ممکن است شامل \"هزینه متفرقه\" در اظهارنامه درآمد باشد
[ترجمه گوگل]اگر در پایان دوره مالی، تعادل بدهی در حساب Cash over و short وجود داشته باشد، این هزینه است و می تواند در 'هزینه های متفاوتی' در صورت سود و زیان موجود باشد

4. Equity Excess over the debit balance ( money borrowed ) in a stock account.
[ترجمه ترگمان]حقوق بالاتر از تعادل بدهی (پول قرض گرفته شده)در حساب سهام است
[ترجمه گوگل]بیش از حد تعادل اوراق قرضه (پول قرض گرفته شده) در یک حساب سهام

5. This leaves a debit balance of $ 320.
[ترجمه ترگمان]این یک تراز بدهی ۳۲۰ دلار است
[ترجمه گوگل]این یک توازن بدهی 320 دلار است

6. The interest charged on any debit balance in the overdraft account will be calculated at Hong Kong Dollar Prime Rate or HIBOR, whichever is higher.
[ترجمه ترگمان]بهره مربوط به هر گونه تراز نقدی در حساب موجودی، در نرخ دلار هنگ کنگ یا HIBOR، هر کدام بالاتر است، محاسبه خواهد شد
[ترجمه گوگل]سود مورد نیاز برای هر تعادل بدهی در حساب overdraft خواهد شد در هنگ کنگ دلار اول یا HIBOR، هر کدام که بالاتر است، محاسبه می شود

7. Excess over the debit balance ( money borrowed ) in a stock account.
[ترجمه ترگمان]مازاد بر تراز بدهی (پول قرض گرفته شده)در حساب سهام
[ترجمه گوگل]بیش از تعادل بدهی (پول گرفته شده) در یک حساب سهام

8. The debit balance account, Discount on Bonds Payable, is a contra-liability account.
[ترجمه ترگمان]حساب حساب بدهکاری، تخفیف در اوراق قرضه Payable، یک حساب ضد بدهی است
[ترجمه گوگل]حساب تعادلی بدهی، Discount on Bonds Payable، یک حساب غیرقابل انکار است

9. In this situation, the calculation of minority interest gives rise to a debit balance in the balance sheet.
[ترجمه ترگمان]در این وضعیت، محاسبه بهره اقلیتی منجر به افزایش تراز بدهی در برگه موجودی می شود
[ترجمه گوگل]در این وضعیت، محاسبه بهره اقلیت باعث ایجاد تعادل بدهی در ترازنامه می شود

10. The resultant figure is a net liability and so the minority interest is a debit balance.
[ترجمه ترگمان]شکل حاصل یک مسئولیت خالص است و بنابراین منافع اقلیت یک تراز بدهی است
[ترجمه گوگل]شکل حاصل از آن یک تعهد خالص است و بنابراین سهمیه اقلیت یک توازن بدهی است

11. To close the Dividends account year - end by transfering its debit balance into the Retained Earnings account.
[ترجمه ترگمان]برای بستن حساب Dividends در پایان سال، حساب بدهکاری خود را به حساب درآمد Retained واریز کنید
[ترجمه گوگل]برای بستن سود حساب های حسابداری سالانه، با انتقال مبلغ بدهی خود به حساب درآمد متعادل، پایان دهید

12. Conversely, if expenses exceed revenue, the income summary will have a debit balance representing net loss.
[ترجمه ترگمان]بالعکس، اگر هزینه ها از درآمد تجاوز کند، خلاصه درآمد یک تراز بدهی به نمایندگی از زیان خالص خواهد داشت
[ترجمه گوگل]برعکس، اگر هزینه ها بیش از درآمد باشد، خلاصه درآمد یک تعادل بدهی را نشان می دهد که خالص خالص است

13. Deferred income tax accounting for income tax expense recognized in the income tax and tax relief for the difference between the credit or debit balance should be "deferred taxes. "
[ترجمه ترگمان]مالیات بر درآمد حاصل از مالیات بر درآمد مالیاتی به هزینه مالیات بر درآمد و کاهش مالیات برای اختلاف بین اعتبارات اعتباری یا بدهی باید \"مالیات های معوق\" باشد
[ترجمه گوگل]مالیات بر درآمد بازنشستگی برای هزینه مالیات بر درآمد که در مالیات بر درآمد و تمدید مالیات برای تفاوت بین تعادل اعتباری یا بدهی شناخته شده است، باید 'مالیات معوق' باشد '

14. As a result, the total cost of the remaining job cost sheets in the subsidiary Job Cost Ledger continues to equal the debit balance in the Goods in Process controlling account.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، هزینه کلی اوراق بهادار باقی مانده در واحد فرعی هزینه شغل واحد همچنان به برابر تراز بدهی در محصولات در حساب کنترل فرآیند ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]در نتیجه، هزینه کل برگه های هزینه شغلی باقیمانده در Ledger Cost Job Subsidiary همانند تعادل بدهی در حساب کنترل کالا در فرآیند ادامه می یابد

پیشنهاد کاربران

مانده بدهی
مانده بدهکار


کلمات دیگر: