کلمه جو
صفحه اصلی

electric switch

انگلیسی به انگلیسی

• device or button which opens or breaks an electric current

جملات نمونه

1. Xian mitsubishi electric switch power company limited by shares since 2008-05 electricity quality management section Responsible for mitsubishi quality products manufactured test.
[ترجمه ترگمان]Xian mitsubishi، شرکت برق سوییچ برق که از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۵ در بخش مدیریت کیفیت برق شرکت می کند، مسئول تست تولید محصولات با کیفیت mitsubishi است
[ترجمه گوگل]قدرت شرکت سوئیچ الکتریکی سوئیچینگ Xian توسط سهام توسط بخش مدیریت کیفیت برق از سال 2008 تا 2008 مسئول تولید محصولات آزمایشگاهی با کیفیت محصولات میتسوبیشی است

2. Don't touch the machine button, the electric switch, and connecting the electric wire without permission.
[ترجمه ترگمان]به دکمه ماشین، سوئیچ الکتریکی و اتصال سیم برق بدون اجازه دست نزنید
[ترجمه گوگل]دکمه دستگاه، سوئیچ الکتریکی و اتصال سیم برق بدون اجازه را لمس نکنید

3. Life of electric switch with self - elastic contact finger is long.
[ترجمه ترگمان]زندگی سوئیچ الکتریکی با انگشت تماس self طولانی است
[ترجمه گوگل]زندگی سوئیچ الکتریکی با انگشت تماس با انعطاف پذیری طولانی است

4. Can we touch the electric switch when our hands are wet?
[ترجمه ترگمان]آیا وقتی دست ما خیس است می توانیم به سوئیچ الکتریکی دست بزنیم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانیم هنگامی که دستان ما مرطوب است، سوئیچ الکتریکی را لمس کنیم؟

5. Where is the electric switch?
[ترجمه ترگمان]چراغ برقی کجاست؟
[ترجمه گوگل]سوئیچ الکتریکی کجاست؟

6. In a fine auditorium equipped with every teaching aid and where the curtains are operated by an electric switch.
[ترجمه ترگمان]در یک تالار خوب مجهز به هر کمک های آموزشی و جایی که پرده ها به وسیله یک سوئیچ الکتریکی عمل می کنند
[ترجمه گوگل]در یک سالن زیبایی مجهز به هر کمک آموزشی و جایی که پرده ها توسط سوئیچ الکتریکی عمل می کنند

7. The fireworks factory blew up when something went wrong with an electric switch.
[ترجمه ترگمان]کارخانه وسایل آتش بازی وقتی منفجر شد که چیزی با سوئیچ الکتریکی اشتباه شد
[ترجمه گوگل]کارخانه آتش بازی هنگامی که چیزی با سوئیچ الکتریکی اشتباه گرفت، منفجر شد

8. At the bottom of the stairs my hand met an electric switch. I turned it, and a great electrolier of twelve red globes flooded the cellar with a red light.
[ترجمه ترگمان]در پایین پله ها، با یک کلید برقی برخورد کردم آن را چرخاندم، و یک گلوله بزرگ از دوازده رنگ قرمز روی زمین را با نور قرمز پر کرد
[ترجمه گوگل]در پایین پله ها، دست من سوئیچ الکتریکی را دیدم من آن را تبدیل کردم، و الکترولیز بزرگ از دوازده گلدان قرمز انبار با نور قرمز آب گرفت

9. In the main circuit, the inverse parallel couple SCRs(silicon-controlled rectifier) are used as a electric switch, switching the transformer of resistance spot welding.
[ترجمه ترگمان]در مدار اصلی، زوج موازی معکوس SCRs (یکسوساز کنترل شده با سیلیکون)به عنوان یک سوئیچ الکتریکی استفاده می شود و ترانسفورماتور مقاومت نقطه مقاومتی را تغییر می دهد
[ترجمه گوگل]در مدار اصلی، SCR های موازی معکوس معکوس (سیگنیک کنترل یکسو) به عنوان یک سوئیچ الکتریکی، سوئیچینگ ترانسفورماتور از جوش نقطه دقیق استفاده می شود


کلمات دیگر: