کلمه جو
صفحه اصلی

shallot


معنی : موسیر، پیاز کوچک
معانی دیگر : پیازچه (green onion هم می گویند)، لوله نازک

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) موسیر، پیاز کوچک، لوله نازک


شلغم، موسیر، پیاز کوچک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an onionlike plant of the lily family that forms flavorful bulbs eaten as a vegetable or used in cooking.

(2) تعریف: one of these bulbs.

• plant from the onion family which produces an edible bulb; bulb of the shallot plant (used as food)
a shallot is a small, round vegetable that grows underground and is similar to an onion.

مترادف و متضاد

موسیر (اسم)
scallion, shallot

پیاز کوچک (اسم)
shallot

جملات نمونه

1. You see, old Shallot has many enemies and memories die hard.
[ترجمه ترگمان]می بینی، shallot پیر دشمنان زیادی داره و خاطرات خیلی سخته
[ترجمه گوگل]می بینید، Shallot قدیمی دشمنان زیادی دارد و خاطرات سخت می کشند

2. Add some celery and apple to the shallot dressing and spoon around the guinea fowl terrine.
[ترجمه ترگمان]کرفس و سیب را به توالت shallot اضافه کنید و با قاشق خود به مرغ هندی terrine بروید
[ترجمه گوگل]اضافه کردن برخی از کرفس و سیب به لباس پوشیدن سیب زمینی و قاشق در اطراف مرغ مرغ دریایی

3. Add the shallot, beans and oriental corn cobs and cook, stirring for about minutes.
[ترجمه ترگمان]the، لوبیا و ذرت oriental را اضافه کنید و به مدت چند دقیقه هم بزنید
[ترجمه گوگل]بادام زمینی، لوبیا و کبد ذرت در شرق آسیا را اضافه کنید و آن را برای مدت چند دقیقه حرارت دهید

4. Sea bream, with shallot and red wine sauce, comes a close second in the restaurant.
[ترجمه ترگمان]ماهی گیری دریایی با سس شراب سرخ و سس شراب قرمز، در نزدیکی رستوران قرار دارد
[ترجمه گوگل]ماهی قزل آلا، با سس ششه و سس قرمز، در رستوران نزدیک می شود

5. Mix softened butter and shallot together. Put the butter under the skin of the chicken drumsticks.
[ترجمه ترگمان]مخلوط، کره و خمیر را با هم مخلوط کرد کره رو بذار زیر پوست مرغ
[ترجمه گوگل]مخلوط کره نرم و شلغه را با هم مخلوط کنید کره را زیر پوست تارهای مرغ قرار دهید

6. Blend the lemongrass, garlic and shallot in a blender(or you may finely chop them).
[ترجمه ترگمان]the، سیر و shallot را در یک مخلوط کن ترکیب کنید (یا می توانید آن ها را قطعه قطعه کنید)
[ترجمه گوگل]سیب زمینی سرخ کرده، سیر و گل صد توسی را در مخلوط کن مخلوط کنید (یا می توانید آنها را ریز ریز کنید)

7. Combine meat, grapes and shallot with dressing and toss gently to mix well.
[ترجمه ترگمان]گوشت، انگور و shallot را با آرایش ترکیب کنید و به آرامی به هم بزنید تا خوب مخلوط شود
[ترجمه گوگل]ترکیب گوشت، انگور و زعفران را با پانسمان و به آرامی باهم مخلوط کنید

8. This paper stated the chemical structure of shallot, ginger, garlic, capsicum, Chinese prickly ash, mustard, anised, ferula, pepper and its positive function to people health.
[ترجمه ترگمان]این مقاله ساختار شیمیایی of، زنجبیل، سیر، capsicum، خاکستر prickly چینی، خردل، anised، فلفل، فلفل و عملکرد مثبت آن برای سلامت مردم را بیان کرده است
[ترجمه گوگل]این مقاله ساختار شیمیایی زعفران، زنجبیل، سیر، چیپس کوم، خاکستر خلخال چینی، خردل، آنیست، فلفل، فلفل و عملکرد مثبت آن را به سلامت مردم بیان کرد

9. Mix pork dried fish and shallot. Marinate to make filling.
[ترجمه ترگمان]ماهی خشک شده خوک و ماهی خشک را مخلوط کنید Marinate برای پر کردن
[ترجمه گوگل]مخلوط گوشت خوک و شیرینی زده مرطوب کردن برای پر کردن

10. Slice the shallot and the garlic.
[ترجمه ترگمان]لوله و سیر رو پاره کن
[ترجمه گوگل]شکمبه و سیر را بریزید

11. The pretreatment, quick-frozen, freeze-dry dehydration and rehydration of shallot are analyzed. The corresponding pretreatment technology, eutectic point and freeze dry curve are decided.
[ترجمه ترگمان]پیش تیمار، خشک شدن سریع، خشک شدن خشک و خشک شدن shallot آنالیز می شوند تکنولوژی پیش تیمار مربوطه، نقطه اوتکتیک و انجماد خشک تصمیم گیری می شود
[ترجمه گوگل]پیشگیری، انجماد سریع، یخ زدگی یخ زده و آبرسانی برگ زعفران تجزیه و تحلیل می شود فن آوری پیش پردازش مربوطه، نقطه یوتکتیک و منحنی خشک یخ زده تصمیم می گیرند

12. Shallot and garlic are usually used as seasonings so Shangdong dishes tastes pungent usually.
[ترجمه ترگمان]سیر و سیر معمولا به عنوان چاشنی استفاده می شوند بنابراین غذاهای Shangdong مزه تندی دارند
[ترجمه گوگل]معمولا شربت و سیر معمولا به عنوان ادویه استفاده می شود، بنابراین غذاهای Shangdong به طرز معمول سفت می شوند

13. Slice shallot and saute with hot oil Takeand drain.
[ترجمه ترگمان]Slice shallot و saute با روغن داغ Takeand تخلیه می کنند
[ترجمه گوگل]فلفل زرد و سوت را با روغن داغ بریزید

14. Finely slice the lemongrass, galangal, garlic, shallot, ginger and chili.
[ترجمه ترگمان]برش Finely، lemongrass، سیر، سیر، زنجبیل و فلفل چیلی را برش دهید
[ترجمه گوگل]لکه دار، لانگنگان، سیر، گل صد تومانی، زنجبیل و چیلی را بشکنید

پیشنهاد کاربران

( در افغانستان ) نوش پیاز


کلمات دیگر: