کلمه جو
صفحه اصلی

tommy


معنی : توماس، تامی
معانی دیگر : (انگلیس - عامیانه) سرباز وظیفه، سرباز، اسم خاص مذکر

انگلیسی به فارسی

تامی، اسم خاص مذکر، توماس


تامی


انگلیسی به انگلیسی

• male first name (form of thomas)

مترادف و متضاد

توماس (اسم)
thomas, tommy

تامی (اسم)
tommy

جملات نمونه

1. Only Tommy and I have read the book.
[ترجمه ترگمان]فقط من و \"تامی\" کتاب رو خوندم
[ترجمه گوگل]فقط تامی و من این کتاب را خوانده اند

2. Tommy looked as if butter wouldn't melt in his mouth.
[ترجمه ترگمان]تامی طوری به نظر می رسید که انگار کره در دهانش ذوب نمی شود
[ترجمه گوگل]تامی به نظر می رسید که کره در دهانش ذوب نمی شود

3. Tommy should be on the six o'clock train.
[ترجمه عن؟] تامی باید تا ساعت ۶تو راه تو قطار باشع
[ترجمه ترگمان]تامی \"باید تو قطار ساعت ۶ باشه\"
[ترجمه گوگل]تامی باید در قطار شش ساعته باشد

4. Tommy fell over and cut his knee badly.
[ترجمه ترگمان]تامی به زمین افتاد و زانویش را پاره کرد
[ترجمه گوگل]تامی سقوط کرد و زانویش را به شدت قطع کرد

5. He decided to pay a call on Tommy Cummings.
[ترجمه ترگمان]اون تصمیم گرفت که به \"تامی Cummings\" زنگ بزنه
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت برای تامی کامینگز تماس بگیرد

6. Come on everyone, let's give Tommy a clap.
[ترجمه ترگمان]همگی بیاین به \"تامی\" دست بزنیم
[ترجمه گوگل]بیا بر همه، بگذارید تامی را ببلعد

7. Tommy went sulkily off to bed.
[ترجمه ترگمان]تامی با ترشرویی به بس تر رفت
[ترجمه گوگل]تامی به آرامی به رختخواب رفت

8. He watched Karl run across the street to Tommy.
[ترجمه ترگمان]به کارل نگاه کرد که از خیابان به طرف تامی دوید
[ترجمه گوگل]او تماشا کرد کارل در خیابان به تامی رفت

9. "She would look beautiful in the new dress," Tommy said dreamily.
[ترجمه ترگمان]تامی با حالتی رویا گونه گفت: \" او در لباس جدید زیبا به نظر می رسید \"
[ترجمه گوگل]تامی گفت: 'او در لباس جدید زیبا می شود '

10. It's about Tommy, doctor. He's been sick again.
[ترجمه ترگمان] در مورد \"تامی\" - ه، دکتر دوباره مریض شده
[ترجمه گوگل]درباره تامی، دکتر است او دوباره بیمار شده است

11. I'm glad the bartender cut Tommy off - he's already had too much to drink.
[ترجمه ترگمان]خوشحالم که متصدی بار تامی رو قطع کرده - اون قبلا خیلی مشروب خورده بود
[ترجمه گوگل]من خوشحالم که متصدی متخلف متوقف شد تامی - او در حال حاضر بیش از حد برای نوشیدن بود

12. Before the war, a man called Tommy Oliver ran a bus service for the people of Baldersdale.
[ترجمه ترگمان]قبل از جنگ، مردی به نام تامی الیور برای مردم of خدمت می کرد
[ترجمه گوگل]قبل از جنگ، یک مرد به نام تامی الیور یک سرویس اتوبوس برای مردم بولدرز دیل را زد

13. In the simple case of Tommy Termite, financial statements will be prepared directly from the general ledger accounts.
[ترجمه ترگمان]در مورد ساده تامی Termite، صورت های مالی مستقیما از حساب دفترکل تهیه خواهند شد
[ترجمه گوگل]در مورد ساده تامی ترمیت، بیانیه های مالی به طور مستقیم از حساب های اصلی ثبت می شود

14. Pianist Tommy Flanagan is among the finest accompanists in jazz history.
[ترجمه ترگمان]pianist تامی فلاناگان هم جزو بهترین accompanists تاریخ جاز در تاریخ جاز است
[ترجمه گوگل]پیانیست تامی فلانگان یکی از بهترین سازندگان در تاریخ جاز است

15. Tommy barely hesitated before saying he liked them all.
[ترجمه ترگمان]تامی خیلی کم مردد بود که بگوید از همه آن ها خوشش آمده است
[ترجمه گوگل]تامی به سختی تردید کرد و گفت که همه را دوست دارد


کلمات دیگر: