1. the topmost shelf
بالاترین تاقچه
2. We couldn't reach the apples on the topmost branches.
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانستیم به سیب های روی بالاترین شاخه ها برسیم
[ترجمه گوگل]ما نمیتوانیم در بالای شاخه ها سیب بگیریم
3. The topmost branches were full of birds.
[ترجمه ترگمان]The پر از پرندگان بود
[ترجمه گوگل]بالای شاخه پر از پرندگان بود
4. The topmost branches were still bathed in sunlight.
[ترجمه ترگمان]بالاترین شاخه های درختان هنوز در زیر نور خورشید آب تنی می کردند
[ترجمه گوگل]شاخه های بالاتر هنوز در نور خورشید فرو می ریزند
5. A bird was singing in the topmost branches of the tree.
[ترجمه ترگمان]پرنده ای در بالاترین شاخه های درخت آواز می خواند
[ترجمه گوگل]پرنده در بالای شاخه های درخت آواز خواند
6. Only the topmost branches were still gilded by daylight, the illuminated areas shrinking as the sun dropped below the misty horizon.
[ترجمه ترگمان]تنها topmost که در روشنایی روز روشن بود هنوز در روشنایی روز طلایی بودند و areas که خورشید از افق مه گرفته به پایین می تابید، کوچک می شد
[ترجمه گوگل]فقط بالای شاخه ها هنوز در روز روشن طلایی شده بودند، زمینه های روشن به نظر می رسید که خورشید در زیر افق مه آلود افتاد
7. The topmost edge of the sun was about to dip beyond the North Water.
[ترجمه ترگمان]بالاترین لبه خورشید در حال فرو رفتن در آن سوی آب بود
[ترجمه گوگل]بالاترین لبه خورشید در حال فرورفتن از آب شمالی بود
8. The lower props are horizontal; the topmost prop is curved to follow the line of the girder.
[ترجمه ترگمان]لوازم صحنه پایین افقی هستند؛ بالاترین سطح پایه خمیده شده تا خط زنجیر را دنبال کند
[ترجمه گوگل]پایه های پایین تر افقی هستند بالاترین طرفه منحنی به دنبال خط از دروازه است
9. Across the street the topmost branches of the lime trees were tossing and swaying.
[ترجمه ترگمان]در آن سوی خیابان، بالاترین شاخه های درختان زیزفون تکان می خورد و تکان می خورد
[ترجمه گوگل]در سرتاسر خیابان، شاخه های بالاتر از درختان آهک، ریختن و نوسان داشتند
10. Above him, the topmost twigs of the trees whispered interminably.
[ترجمه ترگمان]بالای سرش، در بالای سر او، بلندترین شاخه درخت ها بی وقفه زمزمه می کرد
[ترجمه گوگل]بالاتر از او، بالای شاخه های درختان به طور ناگهانی زمزمه می کردند
11. At last they came to the topmost ridge of the mountain, and there lay a great field of cloud ahead of them.
[ترجمه ترگمان]سرانجام به بالاترین ستیغ کوه رسیدند و در مقابل آن ها یک مزرعه بزرگ از ابر قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در نهایت آنها به بالای رگه کوه می آمدند و زمینه ای بزرگ از ابر را در پیش رو داشتند
12. For example, the axes of the topmost driver and the middle driver or of the bottommost driver and the middle driver may intersect at an angle theta. in the azimuth plane.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، محورهای بالاترین راننده و راننده وسطی یا راننده bottommost و راننده وسط ممکن است در یک تتا زاویه برخورد کنند در صفحه آزیموت
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، محورهای بالاترین راننده و راننده میانی یا پایین ترین راننده و راننده میانی ممکن است با تتا زاویه تقاطع شود در هواپیما Azimuth
13. The building of the Bank of China is topmost in Hong Kong.
[ترجمه ترگمان]ساختمان بانک چین در هنگ کنگ بالا است
[ترجمه گوگل]ساختمان بانک چین در هنگ کنگ بالاتر است
14. If the make fails, look in the topmost directory for a makefile specific to your system.
[ترجمه ترگمان]اگر این کار شکست خورد، به بالاترین شاخه برای یک makefile خاص به سیستم خود نگاه کنید
[ترجمه گوگل]اگر ساخت نتواند، در دایرکتوری بالاتر برای یک فایل make خاص برای سیستم خود نگاه کنید