(ساختمان یا وسیله ی ترابرای و غیره) بسیار خطرناک، ناایمن، پرسیج، بیمآفرین
deathtrap
(ساختمان یا وسیله ی ترابرای و غیره) بسیار خطرناک، ناایمن، پرسیج، بیمآفرین
انگلیسی به فارسی
(ساختمان یا وسیلهی ترابرای و غیره) بسیار خطرناک، ناایمن، پرسیج
(وضعیت و غیره) پر مخاطره، بیمآفرین
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a place or situation in which death could readily occur, such as an unsafe building.
- The cracks in the concrete girders make this parking garage a deathtrap.
[ترجمه ترگمان] ترک های بتون، این گاراژ را یک تله مرگ می سازند
[ترجمه گوگل] ترک هایی که در گودال های بتونی انجام می دهند، این گاراژ پارکینگ را یک تیرچه می گذارند
[ترجمه گوگل] ترک هایی که در گودال های بتونی انجام می دهند، این گاراژ پارکینگ را یک تیرچه می گذارند
• structure or situation involving imminent risk
structure or situation that is potentially dangerous
a place or vehicle that is a death trap is in such bad condition that it might cause someone's death.
structure or situation that is potentially dangerous
a place or vehicle that is a death trap is in such bad condition that it might cause someone's death.
جملات نمونه
1. in case of a fire, this building is a deathtrap
در صورت آتش سوزی این ساختمان دام مرگ است.
2. That sharp bend is a death-trap for motorists.
[ترجمه ترگمان]آن پیچ تیز یک تله مرگ برای رانندگان است
[ترجمه گوگل]این خم شدگی یک راننده مرگ برای رانندگان است
[ترجمه گوگل]این خم شدگی یک راننده مرگ برای رانندگان است
3. Deathtraps: Coroner's warning over second hand electrical goods.
[ترجمه ترگمان]اخطار من بر روی دست دوم تجهیزات الکتریکی است
[ترجمه گوگل]نابودگرها: اخطار Coroner در مورد کالاهای الکتریکی دست دوم
[ترجمه گوگل]نابودگرها: اخطار Coroner در مورد کالاهای الکتریکی دست دوم
4. And overweight twins are a deathtrap in the event of an engine failure.
[ترجمه ترگمان]و twins دارای اضافه وزن یکی از deathtrap رویداد شکست موتور هستند
[ترجمه گوگل]و دوقلوهای اضافه وزن، در صورت شکست یک موتور، یک لنت هستند
[ترجمه گوگل]و دوقلوهای اضافه وزن، در صورت شکست یک موتور، یک لنت هستند
5. But it is no longer a deathtrap.
[ترجمه ترگمان]اما دیگر یک تله مرگ نیست
[ترجمه گوگل]اما دیگر این کار را نمی کند
[ترجمه گوگل]اما دیگر این کار را نمی کند
6. That old building is a deathtrap.
[ترجمه ترگمان]این ساختمان قدیمی یک تله مرگه
[ترجمه گوگل]این ساختمان قدیمی، یک دستبند است
[ترجمه گوگل]این ساختمان قدیمی، یک دستبند است
7. The soldiers had to remain in a deathtrap salient for most of the rest of the war.
[ترجمه ترگمان]سربازان مجبور بودند برای بیشتر بقیه جنگ در یک تله مرگ باقی بمانند
[ترجمه گوگل]سربازان مجبور بودند که در بسیاری از موارد بقیهی جنگ، برجستهتر باشند
[ترجمه گوگل]سربازان مجبور بودند که در بسیاری از موارد بقیهی جنگ، برجستهتر باشند
8. Always all there are a words, make the deathtrap is the maximum safe area, Adidas F50 adizero TRX TF Leather!
[ترجمه ترگمان]همیشه کلماتی وجود دارند که عبارتند از: make the the adizero، TRX TF TF
[ترجمه گوگل]همیشه یک کلمه وجود دارد، باعث می شود که تیغه حداکثر منطقه امن، Adidas F50 adizero TRX TF چرم!
[ترجمه گوگل]همیشه یک کلمه وجود دارد، باعث می شود که تیغه حداکثر منطقه امن، Adidas F50 adizero TRX TF چرم!
9. He was caught in a deathtrap: the boat's line snared his lower body while its hull kept him underwater.
[ترجمه ترگمان]او در یک تله گیر گیر افتاد: خط قایق، بدن lower را به دام انداخت، در حالی که بدنه کشتی او را زیر آب نگه داشته بود
[ترجمه گوگل]او در یک دستگیره گرفتار شد: خط قایق، بدنش را پایین انداخت، در حالی که پوسته آن زیر آب را نگه داشت
[ترجمه گوگل]او در یک دستگیره گرفتار شد: خط قایق، بدنش را پایین انداخت، در حالی که پوسته آن زیر آب را نگه داشت
10. Sometimes, most the deathtrap is also this sentence in the most safe place to go impassability.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات، اغلب deathtrap نیز این جمله را در مناسب ترین مکان برای رفتن به impassability قرار می دهند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، اغلب موارد نادرست نیز این جمله را در جای امن ترین مکان قرار می دهیم تا از حرکت غیرمستقیم جلوگیری شود
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، اغلب موارد نادرست نیز این جمله را در جای امن ترین مکان قرار می دهیم تا از حرکت غیرمستقیم جلوگیری شود
11. And Jennifer is under pressure from her boss to prove that the N-22 is a deathtrap.
[ترجمه ترگمان]و جنیفر تحت فشار رئیسش است تا ثابت کند که N - ۲۲ یک deathtrap است
[ترجمه گوگل]و جنیفر تحت فشار از رئیس خود به اثبات می رسد که N-22 یک دستبند است
[ترجمه گوگل]و جنیفر تحت فشار از رئیس خود به اثبات می رسد که N-22 یک دستبند است
12. Dolezal decides to play detective in a one man undercover operation, wandering naively into deathtrap after deathtrap.
[ترجمه ترگمان]Dolezal تصمیم می گیرد که نقش کارآگاه را در یک عمل مخفی اجرا کند، و بعد از مرگ و مرگ به سادگی در تله مرگ به سر می برد
[ترجمه گوگل]داولزال تصمیم می گیرد که یک کارآگاه را در یک عملیات مخفی یک مرد انجام دهد و بعد از اتمام سفر، به طور غیرمعمول سرگردان می شود
[ترجمه گوگل]داولزال تصمیم می گیرد که یک کارآگاه را در یک عملیات مخفی یک مرد انجام دهد و بعد از اتمام سفر، به طور غیرمعمول سرگردان می شود
13. London Bridge, the only physical connection between the City and the south side of the river Thames, was itself covered with houses and had been noted as a deathtrap in the fire of 163
[ترجمه ترگمان]پل لندن که تنها ارتباط فیزیکی بین شهر و قسمت جنوبی رودخانه تیمز بود، خود را با خانه ها پوشانده بود و به عنوان a در آتش ۱۶۳ مورد توجه قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]پل لندن، تنها اتصال فیزیکی بین شهر و جنوب جنوب رودخانه تامز، خود را با خانه ها پوشانده بود و به عنوان دستگیره ای در آتش 163
[ترجمه گوگل]پل لندن، تنها اتصال فیزیکی بین شهر و جنوب جنوب رودخانه تامز، خود را با خانه ها پوشانده بود و به عنوان دستگیره ای در آتش 163
14. John they have designed the snare, sets at the deathtrap, but the young man punishes by death the chief criminal.
[ترجمه ترگمان]جان آن ها دامی را طراحی کرده است که در the ساخته شده است، اما مرد جوان مجازات مرگ را مجازات می کند
[ترجمه گوگل]جان آنها دامنه را طراحی کرده اند، مجموعه ها را در دستگیره ها قرار می دهند، اما مرد جوان مجروح شده توسط مرگ جنایتکاران است
[ترجمه گوگل]جان آنها دامنه را طراحی کرده اند، مجموعه ها را در دستگیره ها قرار می دهند، اما مرد جوان مجروح شده توسط مرگ جنایتکاران است
In case of a fire, this building is a deathtrap.
در صورت آتشسوزی، این ساختمان دام مرگ است.
پیشنهاد کاربران
دام مرگ
تله ی مرگ
کلمات دیگر: