کلمه جو
صفحه اصلی

torah


معنی : تورات، شریعت موسی
معانی دیگر : تورات، شریعت موسی

انگلیسی به فارسی

تورات، شریعت موسی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: (sometimes cap.) the entire body of Jewish law and commentary, both written and oral, esp. the Old Testament and the Talmud.

(2) تعریف: the sacred parchment scrolls containing the Pentateuch, from which sections are read during religious services.

• first of three parts of the hebrew bible, pentateuch, five books of moses; leather scroll on which the pentateuch is inscribed; entire body of jewish scriptures and teachings (including written and oral laws)

مترادف و متضاد

تورات (اسم)
torah

شریعت موسی (اسم)
torah

جملات نمونه

1. The Torah is the basis for all the Jewish laws and their moral code .
[ترجمه ترگمان]تورات پایه تمام قوانین یهودیان و قوانین اخلاقی آن ها است
[ترجمه گوگل]تورات مبنای تمام قوانین یهودی و قوانین اخلاقی آنهاست

2. As a boy, he had studied Torah with my grandfather.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک پسر در تورات با پدربزرگم مطالعه کرده بود
[ترجمه گوگل]به عنوان یک پسر، او تورا را با پدربزرگم مطالعه کرده بود

3. From the Torah the translation was later extended to the rest of the Bible.
[ترجمه ترگمان]ترجمه از تورات بعدا به دیگر کتاب مقدس تعمیم یافت
[ترجمه گوگل]بعد از ترجمه تورات ترجمه بعدا به بقیه کتاب مقدس گسترش یافت

4. Her father is learned in the Torah, and his daughter might as well be a Gentile.
[ترجمه ترگمان]پدر او در تورات گرفته است و دختر او ممکن است as باشد
[ترجمه گوگل]پدرش در تورات آموخته است، و دخترش نیز ممکن است یک نازی باشد

5. The thieves slipped the Torah scroll from the case and left the metal decoration on steps near the synagogue.
[ترجمه ترگمان]دزدان قطعه تورات را از جعبه بیرون آوردند و تزیینات فلزی را بر روی پله های نزدیک کنیسه رها کردند
[ترجمه گوگل]دزدان اسلحه تورات را از حیاط بیرون کشیدند و دکوراسیون فلز را در مراحل نزدیک کنیسه ترک کردند

6. The Torah leaves the identity of this Pharaoh unstated.
[ترجمه ترگمان]تورات هویت این فرعون را ترک می کند
[ترجمه گوگل]تورات هویت این فرعون را ثابت نمی کند

7. Torah obligates the husband to meet the sexual needs of his wife.
[ترجمه ترگمان]تورات شوهر را موظف می سازد که نیازهای جنسی همسرش را برآورده کند
[ترجمه گوگل]تورات، شوهر را مجبور می کند تا به نیازهای جنسی همسرش برسد

8. Easy speech, the pressure is a torah to exist and the entity habit that torah enforce.
[ترجمه ترگمان]بیان آسان، فشار یک torah است که وجود دارد و موجودیت موجودیت آن است که اجرا می شود
[ترجمه گوگل]سخنرانی آسان، فشار یک تورا وجود دارد و عادت موجودی که تورات را اجرا می کند

9. The Torah uses familiar terms to allegorically to express God's relation to His creation.
[ترجمه ترگمان]تورات از واژه های آشنا برای بیان رابطه خدا با آفرینش او استفاده می کند
[ترجمه گوگل]تورات با استفاده از اصطلاحات آشنا برای بیان رابطه خدا با خلقت او، از آن استفاده می کند

10. Which books of the Torah are missing from this list? - EXODUS NUMBERS and DEUTERONOMY.
[ترجمه ترگمان]کدام کتاب از تورات در این فهرست گم شده است؟ - NUMBERS و DEUTERONOMY
[ترجمه گوگل]کدام کتاب تورات از این فهرست گم شده است؟ - اعداد EXODUS و DEUTERONOMY

11. The motive of the torah operation lies in the pressure.
[ترجمه ترگمان]انگیزه عملیات torah در فشار قرار دارد
[ترجمه گوگل]انگیزه عملیات torah در فشار است

12. Torah demands that one verbally admit the transgression, to say it out loud.
[ترجمه ترگمان]تورات می گوید که یک نفر به صورت کلامی به گناه اعتراف می کند و آن را با صدای بلند بیان می کند
[ترجمه گوگل]تورات خواستار آن است که به صورت شفاهی اعمال خشونت را بپذیرد و آن را با صدای بلند بیان کند

13. The Torah ends with Moses' final blessing to the people, after which he ascended Mount Nebo, which is identified with Mount Pisgah, on the eastern edge of the Jordan River.
[ترجمه ترگمان]تورات با دعای پایان موسی به مردم پایان یافت و پس از آن از کوه Nebo که با کوه Pisgah در کناره شرقی رودخانه اردن شناسایی شد، صعود کرد
[ترجمه گوگل]تورات با نعمت نهایی موسی برای مردم به پایان می رسد، و پس از آن او صعود به کوه نبو، که با کوه پیزه در لبه شرقی رود اردن صعود می کند

14. We have been discussing the Torah, or Pentateuch, and now we are moving on to the section of the Bible that is referred to as the Prophets.
[ترجمه ترگمان]ما در مورد تورات و اسفار خمسه بحث کرده ایم و اکنون در حال حرکت به سوی بخشی از کتاب مقدس هستیم که پیامبران نامیده می شود
[ترجمه گوگل]ما در مورد تورات یا پنالتی صحبت کرده ایم و اکنون ما به بخش کتاب مقدس که به عنوان پیامبران اشاره شده است، می رویم

15. At the back of the synagogue, a pair of Persian carpets hangs alongside the cabinet that houses the Torah scrolls.
[ترجمه ترگمان]در پشت کنیسه، یک جفت فرش های ایرانی در کنار گنجه، که روی آن طومارهای تورات گذاشته شده، آویزان است
[ترجمه گوگل]در پشت کنیسه، یک جفت فرش ایرانی در کنار کابینه ای که اسلحه تورات را در آن قرار می دهد آویزان است


کلمات دیگر: