رجوع شود به: barbecue
barbeque
رجوع شود به: barbecue
انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: barbecue
انگلیسی به انگلیسی
• roast meat on a grill (alternate spelling for barbecue)
broiler, grill; meat cooked on a grill; sauce for grilled meat; outdoor party where grilled food is eaten (alternate spelling for barbecue)
broiler, grill; meat cooked on a grill; sauce for grilled meat; outdoor party where grilled food is eaten (alternate spelling for barbecue)
جملات نمونه
1. Picnic/barbeque areas, play area, adventure playground.
[ترجمه ترگمان]مناطق Picnic \/ barbeque، منطقه بازی، زمین بازی ماجراجویانه
[ترجمه گوگل]مناطق پیک نیک / باربیکیو ، زمین بازی ، زمین بازی ماجراجویی
[ترجمه گوگل]مناطق پیک نیک / باربیکیو ، زمین بازی ، زمین بازی ماجراجویی
2. The emissary of the Barbeques had tailed Mitchell as far as the top of the beach and hesitated to come closer.
[ترجمه ترگمان]قاصد the، میچل را تا بالای ساحل تعقیب کرده بود و مردد بود که نزدیک تر بیاید
[ترجمه گوگل]فرستاده باربیکیو میچل را تا بالای ساحل دنبال کرده بود و برای نزدیک شدن درنگ کرده بود
[ترجمه گوگل]فرستاده باربیکیو میچل را تا بالای ساحل دنبال کرده بود و برای نزدیک شدن درنگ کرده بود
3. Used to barbeque up burgers and ribs.
[ترجمه ترگمان] برای کباب کردن همبرگر و دنده استفاده کردم
[ترجمه گوگل]برای کباب کردن برگرها و دنده ها استفاده می شود
[ترجمه گوگل]برای کباب کردن برگرها و دنده ها استفاده می شود
4. Once a week a barbeque is organised on an uninhabited island.
[ترجمه ترگمان]هفته ای یک بار a در جزیره ای خالی از سکنه ترتیب داده می شود
[ترجمه گوگل]هفته ای یک بار باربیکیو در یک جزیره غیر مسکونی ترتیب داده می شود
[ترجمه گوگل]هفته ای یک بار باربیکیو در یک جزیره غیر مسکونی ترتیب داده می شود
5. Mike: Let's not buy that ubiquitous barbeque sauce that people always slather all over their meat.
[ترجمه ترگمان]\" \" \" \" \" \" \" \" \" نباید آن سس barbeque موجود را که مردم همیشه روی گوشت خود حمل می کنند، نخرید \"
[ترجمه گوگل]مایک اجازه دهید شماره 39 آن سس کباب پخته همه جا را که مردم همیشه گوشت خود را خرد می کنند خریداری نکند
[ترجمه گوگل]مایک اجازه دهید شماره 39 آن سس کباب پخته همه جا را که مردم همیشه گوشت خود را خرد می کنند خریداری نکند
6. Chilli and Barbeque Sauce are all Home - Made.
[ترجمه ترگمان]سس فلفل چیلی و سس barbeque همگی خانگی هستند
[ترجمه گوگل]سس چیلی و باربیکیو همگی خانگی ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]سس چیلی و باربیکیو همگی خانگی ساخته شده اند
7. Sunny Day: Movie, Barbeque, Let's hang out for fun.
[ترجمه ترگمان]روز آفتابی: فیلم، barbeque، بیایید تفریح کنیم
[ترجمه گوگل]فیلم Sunny Day ، باربیکیو ، بگذارید شماره 39 را برای تفریح بگذرانید
[ترجمه گوگل]فیلم Sunny Day ، باربیکیو ، بگذارید شماره 39 را برای تفریح بگذرانید
8. The property has a lovely large terrace with barbeque installed.
[ترجمه ترگمان]این ملک دارای تراس بزرگی است که barbeque نصب کرده است
[ترجمه گوگل]این ملک دارای یک تراس بزرگ و زیبا با باربیکیو نصب شده است
[ترجمه گوگل]این ملک دارای یک تراس بزرگ و زیبا با باربیکیو نصب شده است
9. Whenever we have a barbeque, my father builds an inferno that cooks meat about two seconds!
[ترجمه ترگمان]هر وقت ما یک barbeque داریم پدرم یک جهنم می سازد که گوشت می پزد در حدود دو ثانیه!
[ترجمه گوگل]هر وقت کباب شدیم ، پدرم جهنمی درست می کند که حدود دو ثانیه گوشت می پزد!
[ترجمه گوگل]هر وقت کباب شدیم ، پدرم جهنمی درست می کند که حدود دو ثانیه گوشت می پزد!
10. Your idea of a barbeque is squatting by the side of a highway.
[ترجمه ترگمان]فکر تو از مهمونی کباب کنار یه جاده چمباتمه زده
[ترجمه گوگل]ایده شما از باربیکیو چمباتمه زدن در کنار یک بزرگراه است
[ترجمه گوگل]ایده شما از باربیکیو چمباتمه زدن در کنار یک بزرگراه است
11. Bill and Mandy are getting ready for a barbeque.
[ترجمه ترگمان] بیل \"و\" مندی \"دارن واسه مهمونی کباب آماده میشن\"
[ترجمه گوگل]بیل و مندی در حال آماده شدن برای باربیکیو هستند
[ترجمه گوگل]بیل و مندی در حال آماده شدن برای باربیکیو هستند
12. Vacuum Cleaner, Capet Washen, Food Processor, Barbeque Grill, Kettle, Hair Dryer, Juicers, Mixers.
[ترجمه ترگمان]جارو برقی، هوگو Washen، Processor Food، barbeque، Kettle، Kettle، Hair، Juicers، Mixers
[ترجمه گوگل]جاروبرقی ، Capet Washen ، غذاساز ، کباب پز ، کتری ، سشوار ، آبمیوه گیری ، میکسر
[ترجمه گوگل]جاروبرقی ، Capet Washen ، غذاساز ، کباب پز ، کتری ، سشوار ، آبمیوه گیری ، میکسر
13. At a barbeque, meat is cooked over a small fire.
[ترجمه ترگمان]در a، گوشت در آتش کوچک پخته می شود
[ترجمه گوگل]در کباب پز ، گوشت را روی یک آتش کوچک می پزند
[ترجمه گوگل]در کباب پز ، گوشت را روی یک آتش کوچک می پزند
14. Free shuttle bus, wireless online service, lockers, barbeque site, kitchen, television room etc.
[ترجمه ترگمان]اتوبوس آزاد شاتل، سرویس آنلاین بی سیم، گنجه، محل barbeque، آشپزخانه، اتاق تلویزیون و غیره
[ترجمه گوگل]اتوبوس شاتل رایگان ، سرویس آنلاین بی سیم ، کمد ، سایت باربیکیو ، آشپزخانه ، اتاق تلویزیون و غیره
[ترجمه گوگل]اتوبوس شاتل رایگان ، سرویس آنلاین بی سیم ، کمد ، سایت باربیکیو ، آشپزخانه ، اتاق تلویزیون و غیره
پیشنهاد کاربران
کباب، گوشت بریان
Cause strong feeling or dislike
دو نوع املا
Barbeque
Barbecue
معنای شبیه هم کباب
Barbeque
Barbecue
معنای شبیه هم کباب
کلمات دیگر: