1. On the customs declaration, the sender labeled the freight as agricultural machinery.
[ترجمه ترگمان]در اظهارنامه گمرکی، فرستنده بار را به عنوان ماشین آلات کشاورزی برچسب زد
[ترجمه گوگل]در اعلامیه گمرکی، فرستنده حمل و نقل را به عنوان ماشین آلات کشاورزی نامگذاری کرد
2. If undelivered, please return to sender.
[ترجمه ترگمان]اگر undelivered، لطفا به فرستنده باز برگردید
[ترجمه گوگل]در صورت عدم ارسال، لطفا به فرستنده بازگردید
3. The parcel was returned to the sender because the directions were incorrect.
[ترجمه ترگمان]بسته به فرستنده باز گردانده شد، زیرا جهات نادرست بودند
[ترجمه گوگل]بسته به مقصد فرستاده شد زیرا دستورات نادرست بود
4. The sender of the first correct answer to be drawn will receive £100.
[ترجمه ترگمان]فرستنده اولین پاسخ صحیح که باید کشیده شود ۱۰۰ پوند دریافت خواهد شد
[ترجمه گوگل]فرستنده اولین پاسخ صحیح کسر خواهد شد 100 پوند دریافت خواهید کرد
5. The sender of the best letter every week will win a cheque for £20.
[ترجمه ترگمان]فرستنده بهترین نامه هر هفته چکی به مبلغ ۲۰ پوند برنده خواهد شد
[ترجمه گوگل]فرستنده بهترین نامه هر هفته یک چک برای 20 پوند برنده خواهد شد
6. The letter came back with 'return to sender - not known at this address' written on it.
[ترجمه ترگمان]این نامه با بازگشت به فرستنده بر روی آن نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]نامه بازگشت با 'بازگشت به فرستنده - که در این آدرس شناخته شده نیست' بر روی آن نوشته شده است
7. The sender of the first correct entry drawn will win a weekend for two in Venice.
[ترجمه ترگمان]فرستنده اولین ورودی درست آخر هفته برای دو نفر در ونیز برنده خواهد شد
[ترجمه گوگل]فرستنده اولین نوشته صحیح کشیده خواهد شد در آخر هفته برای دو نفر در ونیز برنده خواهد شد
8. The sender has a choice of means.
[ترجمه ترگمان]فرستنده انتخاب وسایل را دارد
[ترجمه گوگل]فرستنده انتخابی دارد
9. We have no information on the sender yet.
[ترجمه ترگمان]هنوز هیچ اطلاعاتی راجع به فرستنده نداریم
[ترجمه گوگل]ما هنوز در مورد فرستنده اطلاعات نداریم
10. Drill and tap to suit your sender unit.
[ترجمه ترگمان]دریل و tap برای واحد فرستنده شما استفاده کنید
[ترجمه گوگل]مته و شیر برای مطابقت با واحد فرستنده خود
11. A sender transmits information through a communication channel to a receiver.
[ترجمه ترگمان]فرستنده اطلاعات را از طریق یک کانال ارتباطی به گیرنده انتقال می دهد
[ترجمه گوگل]یک فرستنده اطلاعات را از طریق یک کانال ارتباطی به گیرنده انتقال می دهد
12. Postage stamps were introduced in Britain in 1840 as a way of showing that the sender had paid for the letter to be delivered.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۴۰ به عنوان راهی برای نشان دادن اینکه فرستنده هزینه تحویل نامه را پرداخته بود، تمبرهای پستی در بریتانیا معرفی شدند
[ترجمه گوگل]تمبر پستی در بریتانیا در سال 1840 به عنوان راهی برای نشان دادن فرستادن برای نامه ای که برای تحویل پرداخت شده بود پرداخت شد
13. A typical PDA can function as a mobile phone, fax sender, and personal organizer.
[ترجمه ترگمان]یک PDA معمولی می تواند به عنوان یک تلفن همراه، فرستنده فکس و سازمان دهنده شخصی عمل کند
[ترجمه گوگل]یک PDA معمولی می تواند به عنوان یک تلفن همراه، فرستنده فکس و برگزار کننده شخصی عمل کند
14. The package offered no clue as to the identity of the sender.
[ترجمه ترگمان]این بسته نشانه ای از هویت فرستنده ارائه نکرد
[ترجمه گوگل]این بسته به هویت فرستنده پاسخی نداشت