1. "He's gone," Rory whispered in sepulchral tones.
[ترجمه ترگمان]رو ری با صدایی حزن انگیز زمزمه کرد: اون رفته
[ترجمه گوگل]روری گفت: 'او رفته است، صدای گول زدن سرود
2. The curtain rose to reveal a gloomy, sepulchral set for the play.
[ترجمه ترگمان]پرده از جا بلند شد تا آن صحنه غم انگیز و حزن انگیز را برای نمایش آشکار کند
[ترجمه گوگل]پرده افزایش یافت تا مشخص شود که یک بازی قهرمانانه برای بازی وجود دارد
3. He made his way along the sepulchral corridors.
[ترجمه ترگمان]راه خود را در راهروهای گوری پیش گرفت
[ترجمه گوگل]او در امتداد راهروهای سپاه پاسداران راه خود را راه انداخت
4. Figures on sepulchral monuments sporting shrouds in place of customary day dress are not so rare as those depicted on memorial brasses.
[ترجمه ترگمان]شکل های مربوط به مقبره های (shrouds های)مکان های ورزشی در محل لباس روز مرسوم به اندازه آن هایی که در مراسم یادبود به تصویر کشیده شده اند، نادر نیستند
[ترجمه گوگل]ارقام بر روی موزهای سپاه پاسداران در جای جای لباس روزمره معمول نیستند، همانطور که در برازجان یادبود دیده می شود
5. He spoke in sepulchral tones.
[ترجمه ترگمان]با لحنی حزن انگیز سخن گفت
[ترجمه گوگل]او در لحن رسوایی صحبت کرد
6. It was a sepulchral place, altogether depressing and gloomy.
[ترجمه ترگمان]آنجا یک مکان حزن انگیز بود که روی هم رفته، افسرده و افسرده بود
[ترجمه گوگل]این یک محل قحطی بود، در مجموع خفگی و غم انگیز بود
7. My protector in the sepulchral darkness filled with light.
[ترجمه ترگمان]محافظ من در تاریکی گور، پر از نور بود
[ترجمه گوگل]محافظ من در تاریکی گنبد پر از نور است
8. Tenebrous, sepulchral, their interiors speak mutely of their absent architects.
[ترجمه ترگمان]tenebrous، sepulchral، فضای داخلی آن ها بی صدا و بی صدا از معماران غایب خود سخن می گویند
[ترجمه گوگل]Tenebrous، sepulchral، داخلی خود را سخاوتمندانه از معماران غایب خود صحبت می کنند
9. In loud, sepulchral tones, this vision warned James to give up war and consorting with wanton women.
[ترجمه ترگمان]این تصویر با صدای بلند و حزن انگیز، به جیمز هشدار داد که جنگ را کنار بگذارد و با زنان هرزه ای رفتار کند
[ترجمه گوگل]با صدای بلند، صدای گول زدن، این دیدگاه به جیمز هشدار داد تا جنگ را متوقف کند و با زنان خجالت آور هماهنگ کند
10. Much additional information can, however, be learnt from sepulchral sculpture, prints and drawings, paintings and memento mori jewellery.
[ترجمه ترگمان]با این حال، بیشتر اطلاعات اضافی را می توان از مجسمه سازی، نقاشی ها و نقاشی ها، نقاشی ها و memento مرگ \"مرگ\" یاد گرفت
[ترجمه گوگل]با این حال، از اطلاعات مجسمه سازی قاچاق، نقاشی ها و نقاشی ها، نقاشی ها و جواهرات Mori Mori یاد می شود
11. Levchenko remarked that a kind of sepulchral quiet seemed to pervade the Residency.
[ترجمه ترگمان]Levchenko اظهار داشت که یک نوع سکوت مرگبار در سراسر اداره به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]لوچنکو اشاره کرد که یک نوع آرامش قحطی به نظر می رسد که محل اقامت را نفوذ کند
12. There was a sepulchral atmosphere in the room.
[ترجمه ترگمان]در این اتاق، فضای sepulchral وجود داشت
[ترجمه گوگل]در اتاق یک فضای تفریحی وجود داشت
13. There was a rather sepulchral atmosphere in the room.
[ترجمه ترگمان]در اتاق، فضای نسبتا حزن انگیز اتاق به چشم می خورد
[ترجمه گوگل]در اتاق اتاق فکری زیادی وجود داشت
14. Then a sort of sepulchral transformation straightened up this centenarian as erect as a young man.
[ترجمه ترگمان]سپس یک نوع تغییر شکل، مانند یک مرد جوان، مانند یک مرد جوان، راست و راست قد راست کرد
[ترجمه گوگل]سپس یک نوع تحول طغیانگر این صد ساله را به عنوان یک مرد جوان درست کرد
15. Do you hear sepulchral tone?
[ترجمه ترگمان]شما صدایش را شنیدید؟
[ترجمه گوگل]صدای رسوایی را می شنوید؟