کلمه جو
صفحه اصلی

senility


معنی : پیری، خمود، کهولت، سالخوردگی
معانی دیگر : خرف بودن

انگلیسی به فارسی

پیری، کهولت، سالخوردگی، خرف بودن


انگلیسی به انگلیسی

• old age; condition caused by physical and/or mental impairments associated with old age

مترادف و متضاد

پیری (اسم)
age, old age, senescence, senility

خمود (اسم)
decrement, remission, mollification, senility, blackout, assuagement, pacification, dying, extinction

کهولت (اسم)
senility, caducity, superannuation

سالخوردگی (اسم)
senescence, senility, dilapidation

جملات نمونه

1. He is yet in green vigorous senility.
[ترجمه ترگمان]او هنوز در کهولت سن رشد می کند
[ترجمه گوگل]او هنوز در سن بلوغ قدرتمند است

2. The old man was showing unmistakable signs of senility.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد نشانه های آشکار و کهولت سن را نشان می داد
[ترجمه گوگل]پیرمرد نشانه های بی نظیر پیری را نشان داد

3. They will look sharp for signs of senility and increasing pain-will they perhaps even hope for them?
[ترجمه ترگمان]آن ها به دنبال نشانه هایی از پیری و افزایش درد خواهند بود - شاید حتی به آن ها امید هم داشته باشند؟
[ترجمه گوگل]آنها برای علائم پیری و افزایش درد دچار تیز می شوند - شاید آنها حتی برای آنها امیدوار باشند؟

4. Battiness - premature senility of some sort - seemed the most probable explanation of the whole affair.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که یک جور توضیح احتمالی بین تمام این ماجرا یک جور توضیح احتمالی وجود دارد
[ترجمه گوگل]Battiness - پیری زودرس برخی از انواع - به نظر می رسد که احتمال ترین توضیح از کل امور

5. The mocked senility was never attained: Bouilhet diet at forty-eight, Flaubert at fifty-eight.
[ترجمه ترگمان]پیری و کهولت سن هرگز به دست نیامد: رژیم غذایی Bouilhet در چهل و هشت سالگی، Flaubert در پنجاه و هشت سالگی
[ترجمه گوگل]سالخوردگی فریبنده هرگز رژیم Bouilech در چهل و هشت سالگی، فلوبر در پنجاه و هشت سالگی به دست نیامد

6. Weakened muscles, slack skins, and senility are common to us.
[ترجمه ترگمان]muscles ضعیف، پوست ضعیف و کهولت برای ما عادی است
[ترجمه گوگل]عضلات ضعیف، پوست های خفیف و پیری برای ما رایج هستند

7. Be familiar with the frequently-used acupoints for postponing senility.
[ترجمه ترگمان]با نقاط طب سوزنی که اغلب مورد استفاده قرار می گیرند، برای به تعویق انداختن پیری آشنا باشید
[ترجمه گوگل]آشنایی با اغلب مورد استفاده برای آپلود سن ازدواج

8. And he spent his senility on an archipelago, far away from here.
[ترجمه ترگمان]و اون کهولت سن اون رو با فاصله دور از اینجا سپری کرد
[ترجمه گوگل]و او پیری خود را در یک مجمع الجزایر گذراند، دور از اینجا

9. The famous anti - senility medical expert, Doctor St.
[ترجمه ترگمان]کارشناس پزشکی مسن ضد پیری، دکتر سنت St
[ترجمه گوگل]متخصص پزشکی معروف anti-senility، Doctor St

10. The premature senility of cotton and its preventive technology are discussed.
[ترجمه ترگمان]پیری زودرس پنبه و فن آوری پیشگیرانه آن مورد بحث و بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]پیری زودرس پنبه و تکنولوژی پیشگیری آن بحث شده است

11. By reason of placenta senility, fetal distresses even intrauterine death are frequently encountered in postdate pregnancies.
[ترجمه ترگمان]به دلیل کهولت سن، جنین و حتی مرگ intrauterine به طور مکرر در pregnancies بارداری مواجه می شوند
[ترجمه گوگل]با توجه به سن بلوغ جفت، اختلالات جنینی حتی مرگ داخل رحمی در بارداری های پس از زایمان بوجود می آیند

12. The future may provide an anti - senility pill.
[ترجمه ترگمان]آینده ممکن است یک قرص ضد پیری ایجاد کند
[ترجمه گوگل]آینده ممکن است یک قرص anti-senility ارائه دهد

13. Pathogenic factors of cough with dyspnea disease in senility involve two aspects.
[ترجمه ترگمان]عوامل Pathogenic سرفه با بیماری dyspnea در دوران سالخوردگی شامل دو جنبه می باشد
[ترجمه گوگل]عوامل بیماریزای سرفه با بیماری تنفس در سنین شامل دو جنبه می شود

14. For instance, while brain cells do die and are not replaced, their loss is not an explanation for senility.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، در حالی که سلول های مغزی می میرند و جایگزین نمی شوند، گم شدن آن ها توضیحی برای پیری نیست
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در حالی که سلول های مغزی می میرند و جایگزین نمی شوند، از دست دادن آنها توضیح سن بلوغ نیست

15. The present invention features the application of algin oligosaccharide in medicine for treating anti - senility and anti - dementia.
[ترجمه ترگمان]اختراع موجود، کاربرد of oligosaccharide در پزشکی برای درمان ضد پیری و ضد جنون را مشخص می کند
[ترجمه گوگل]اصول اختراع استفاده از الیگوساکارید algin در پزشکی را برای درمان پیری و ضد کمردرد نشان می دهد


کلمات دیگر: