رجوع شود به: acedia
accidie
رجوع شود به: acedia
انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: acedia
لوازم التحریر
انگلیسی به انگلیسی
• acedia, apathy, listlessness, indifference; boredom; torpor
جملات نمونه
1. Teachers' occupational accidie refers to the summation on various passive emotional experience developed from long-term pressure of society, occupation, psyche, organization, interpersonal relations.
[ترجمه ترگمان]accidie حرفه ای معلمان به جمع بندی تجارب احساسی غیر فعال مختلف از فشار طولانی مدت جامعه، اشغال، روان، سازمان، روابط بین فردی اشاره دارد
[ترجمه گوگل]شغل شغلی معلمان به جمع بندی در مورد تجربه های مختلف عاطفی منفی که از فشار درازمدت جامعه، اشغال، روان، سازمان، روابط بین فردی منجر شده است اشاره دارد
[ترجمه گوگل]شغل شغلی معلمان به جمع بندی در مورد تجربه های مختلف عاطفی منفی که از فشار درازمدت جامعه، اشغال، روان، سازمان، روابط بین فردی منجر شده است اشاره دارد
2. Compared with the foreign teachers, the domestic have to confront more work contest, as a result, more mental disorder, professional accidie and sense of helplessness.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با معلمان خارجی، خانواده داخلی باید با رقابت کاری بیشتری مواجه شوند، در نتیجه اختلال ذهنی، accidie حرفه ای و احساس درماندگی
[ترجمه گوگل]در مقایسه با معلمان خارجی، داخلی باید با مسابقه بیشتر کار مواجه شود، به عنوان یک نتیجه، اختلال روانی بیشتر، مهارت های حرفه ای و احساس بی نظمی
[ترجمه گوگل]در مقایسه با معلمان خارجی، داخلی باید با مسابقه بیشتر کار مواجه شود، به عنوان یک نتیجه، اختلال روانی بیشتر، مهارت های حرفه ای و احساس بی نظمی
3. During the 6 w to 8 w, the model rats appeared in lethargy with narrowed eyes, accidie, loss of hair, increased drinking volume, dejecta desiccation, sweatiness and wateriness at tail.
[ترجمه ترگمان]در طول ۶ تا ۸ w، موش های مدل در رخوت با چشم های تنگ شده، accidie، از دست دادن مو، افزایش حجم مشروب، dejecta desiccation، sweatiness و wateriness در دم ظاهر شدند
[ترجمه گوگل]در طول 6 تا 8 وات، موش های مدل به نظر می آیند با چشمان تنگ، وسوسه، از دست دادن مو، افزایش میزان نوشیدن، خشک شدن دایکتا، عرق گیری و آبریزش در دم
[ترجمه گوگل]در طول 6 تا 8 وات، موش های مدل به نظر می آیند با چشمان تنگ، وسوسه، از دست دادن مو، افزایش میزان نوشیدن، خشک شدن دایکتا، عرق گیری و آبریزش در دم
4. Finally, from the individual level, organization level, the writer proposes the measures to treat with occupational accidie, analyzes lack of the study and gives recommendations of following-up study.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، از سطح فردی، سطح سازمانی، نویسنده اقدامات برای درمان با accidie شغلی را پیشنهاد می کند، فقدان مطالعه را تجزیه و تحلیل می کند و توصیه هایی از مطالعه پی گیری ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]در نهایت، از سطح فردی، سطح سازمان، نویسنده پیشنهاد می کند که اقدامات لازم برای درمان با مشاغل شغلی، تجزیه و تحلیل فقدان مطالعه و ارائه توصیه های بعد از مطالعه
[ترجمه گوگل]در نهایت، از سطح فردی، سطح سازمان، نویسنده پیشنهاد می کند که اقدامات لازم برای درمان با مشاغل شغلی، تجزیه و تحلیل فقدان مطالعه و ارائه توصیه های بعد از مطالعه
5. There was a better name, a Latin name, for it was also called Accidie, and it meant intellectual and spiritual torpor, indifference, and lethargy.
[ترجمه ترگمان]نامی بهتر و لاتینی نام داشت، زیرا آن را Accidie می نامیدند، و آن عبارت بود از سستی فکری و معنوی، بی تفاوتی و رخوت
[ترجمه گوگل]یک نام بهتر، نام لاتین وجود دارد، زیرا آن نیز به نام Accidie شناخته شده بود، و این به معنی فکری و معنوی، بی تفاوتی و بی حالی بود
[ترجمه گوگل]یک نام بهتر، نام لاتین وجود دارد، زیرا آن نیز به نام Accidie شناخته شده بود، و این به معنی فکری و معنوی، بی تفاوتی و بی حالی بود
کلمات دیگر: