1. Mr Lee seemed a gentleman, but senescent, and a gentleman from quite another, distant age.
[ترجمه ترگمان]آقای لی یک آقازاده به نظر می رسید، اما senescent، و یک آقا هم سن و سال دیگری داشت
[ترجمه گوگل]آقای لی به عنوان یک نجیب زاده به نظر می رسید، اما پیرمرد و نجیب زاده ای از دوران بسیار دور دیگر
2. Unusual numbers of dead holly trees with senescent branches or main trunks;
[ترجمه ترگمان]شماره های غیر عادی درخت هالی با شاخه های senescent یا تنه های اصلی
[ترجمه گوگل]تعداد بی شماری از درختان هولی مرده با شاخه های قدیمی یا تنه اصلی؛
3. Results: The obvious amitotic phases and cellular senescent characteristics were observed in adult goat ventricular muscle cells including working and conducting cardiac muscle cells.
[ترجمه ترگمان]نتایج: فازه ای واضح amitotic و مشخصه های senescent سلولی در سلول های ماهیچه ای بالغ، از جمله کار کردن و هدایت سلول های ماهیچه ای قلب مشاهده شدند
[ترجمه گوگل]نتایج فازهای آمیتوسی واضح و ویژگی های پیری سلول در سلول های عضلانی بطنی بزاق بالغ شامل کار و انجام سلول های عضلانی قلبی مشاهده شد
4. I may be senescent, but I am not yet senile.
[ترجمه ترگمان]، ممکنه \"senescent\" باشم ولی هنوز پیر نشدم
[ترجمه گوگل]من ممکن است پیری داشته باشم، اما من هنوز سالمند نیستم
5. I may be senescent, but I'm not yet senile.
[ترجمه ترگمان]ممکن است من ضعیف باشم، اما هنوز پیر نیستم
[ترجمه گوگل]من ممکن است پیری داشته باشم، اما من هنوز سالمند نیستم
6. The drug appeared to clear out only senescent cells, not normal ones, and the animals didn't appear to suffer any side effects, the researcher said.
[ترجمه ترگمان]محقق گفت که این دارو به نظر می رسد که تنها سلول های senescent را از بین می برد، نه انسان های عادی، و به نظر نمی رسد حیوانات از هیچ گونه عوارض جانبی رنج ببرند
[ترجمه گوگل]محقق گفت که این دارو ظاهرا فقط سلول های سالخورده را پاک کرد، نه عادی، و حیوانات به نظر نمی رسید که از عوارض جانبی رنج ببرند
7. First, the researchers cleared senescent cells from the mice throughout their lives—giving the drug every 3 days beginning as soon as the animals were weaned.
[ترجمه ترگمان]ابتدا، محققان سلول های senescent را از موش ها در طول زندگی خود پاک کردند و هر ۳ روز به محض اینکه حیوانات از شیر گرفته شد مصرف مواد مخدر را شروع کردند
[ترجمه گوگل]اول، محققان سلول های پیری را از موش ها در طول زندگی خود پاک کردند- هر 3 روز از شروع آن به محض از بین بردن حیوانات، دارو مصرف می کردند
8. Two mechanisms exist for removal of senescent RBC; both conserve the principal constituents of the cell for reuse.
[ترجمه ترگمان]دو مکانیسم برای حذف RBC وجود دارد؛ هر دو اجزای اصلی سلول برای استفاده مجدد را حفظ می کنند
[ترجمه گوگل]دو مکانیسم برای حذف RBC پیری وجود دارد؛ هر دو از مولفه های اصلی سلول برای استفاده مجدد استفاده می کنند
9. Senescent cells; Mitotic cells that cannot divide, but remain metabolically active. Senescence is often caused by stimuli that can cause cancer.
[ترجمه ترگمان]سلول های senescent؛ سلول هایی که نمی توانند تقسیم شوند، اما همچنان فعال باقی می مانند senescence اغلب توسط محرک ایجاد می شوند که می تواند موجب سرطان شود
[ترجمه گوگل]سلول های جنینی؛ سلول های ناسازگار که نمی توانند تقسیم شوند، اما متابولیک فعال هستند زایمان اغلب به دلیل محرک هایی است که می توانند باعث ایجاد سرطان شوند
10. Aim : To explore the proliferative and senescent pattern of adult goat ventricular muscle cells.
[ترجمه ترگمان]هدف: کاوش الگوی proliferative و senescent سلول های ماهیچه ای بالغ
[ترجمه گوگل]هدف از این تحقیق کشف الگوی proliferative و پیری سلول های عضلانی بطن بالغ بزاق است
11. Clearance of senescent cells in those mice didn't reverse the decline that had already occurred but prevented further deterioration.
[ترجمه ترگمان]پاک سازی سلول های senescent در این موش ها کاهشی را که پیش از این رخ داده بودند معکوس نکرد، اما از وخامت بیشتر جلوگیری کرد
[ترجمه گوگل]پاکسازی سلول های پیری در این موش ها کاهش را که پیش از این رخ داده بود، معکوس نمی کرد، اما از بدتر شدن وضعیت جلوگیری کرد
12. Senescent cells make up only a small portion of cells -- some 5% or less -- in the tissue of elderly people, but their effects can be widespread, the researchers said.
[ترجمه ترگمان]محققان می گویند که سلول های senescent تنها بخش کوچکی از سلول ها را تشکیل می دهند - که برخی از آن ها ۵ درصد یا کم تر - در بافت افراد مسن هستند، اما تاثیرات آن ها می تواند گسترده باشد
[ترجمه گوگل]محققان اظهار داشتند که سلولهای جنینی تنها بخش کوچکی از سلولها (حدود 5٪ یا کمتر) در بافت سالمندان تشکیل می دهند، اما اثرات آنها می تواند گسترده باشد
13. The senescent chondrocytes were distributed in the central zone where apoptotic morphological characteristics obviously appeared, such as pyknosis, karyorrhexis.
[ترجمه ترگمان]The chondrocytes در منطقه مرکزی توزیع شدند که در آن ویژگی های morphological apoptotic ظاهر شدند، مانند pyknosis، karyorrhexis
[ترجمه گوگل]کندروسیت های سالم در ناحیه مرکزی توزیع شده اند که ویژگی های مورفولوژیکی آپوپتوز به طور واضح ظاهر می شود، مانند پیکنوز، کاریرهکس
14. Objective To explore the the relationship between senescent erythrocyte deformability and lipid composition, spectrin content(SP) of erythrocyte membrane.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی رابطه بین senescent erythrocyte deformability و ترکیب چربی، محتوای spectrin (SP)غشا erythrocyte
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی رابطه بین تغییر شکل پذیری اریتروسیت پیر و ترکیب لیپید، محتوای طیفی (SP) غشاء اریتروسیت
15. When cells become senescent, they produce harmful compounds such as those that cause inflammation.
[ترجمه ترگمان]زمانی که سلول ها senescent می شوند، ترکیبات مضری از قبیل آن هایی که باعث التهاب می شوند، تولید می کنند
[ترجمه گوگل]هنگامی که سلول ها پیر می شوند، آنها ترکیبات مضر مانند کسانی که باعث التهاب می شوند تولید می کنند