کلمه جو
صفحه اصلی

serfhood


معنی : بردگی، غلامی، برزگری فلاکت بار
معانی دیگر : serfage بردگی، غالامی

انگلیسی به فارسی

( serfdom ، serfage )بردگی، غالامی، برزگری فلاکت بار


سرزمین، بردگی، غلامی، برزگری فلاکت بار


انگلیسی به انگلیسی

• serfage, state of a serf; vassalage

مترادف و متضاد

بردگی (اسم)
bondage, enslavement, servitude, slavery, serfdom, serfhood

غلامی (اسم)
enslavement, serfdom, serfhood, serfage

برزگری فلاکت بار (اسم)
serfdom, serfhood, serfage


کلمات دیگر: