یک راهه، یک طرفه مثل خیابان، یک جانبه
one way
یک راهه، یک طرفه مثل خیابان، یک جانبه
انگلیسی به فارسی
یکراهه، یکطرفه
یک راهه، یک طرفه (مثل خیابان)، یک جانبه
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: proceeding in or restricting motion to a single direction.
- a one-way street
[ترجمه ترگمان] یه خیابون یه طرفه ست
[ترجمه گوگل] خیابان یک طرفه
[ترجمه گوگل] خیابان یک طرفه
• (2) تعریف: providing advantage to one party alone.
- a one-way agreement
[ترجمه ترگمان] یک قرارداد یکطرفه
[ترجمه گوگل] توافق یک طرفه
[ترجمه گوگل] توافق یک طرفه
• (3) تعریف: permitting or concerning travel to a destination but not back to the place of origin.
- a one-way flight. (Cf. round-trip.)
[ترجمه ترگمان] یک پرواز یکطرفه (Cf)(دور از سفر)
[ترجمه گوگل] پرواز یک طرفه (در مقایسه با دور سفر)
[ترجمه گوگل] پرواز یک طرفه (در مقایسه با دور سفر)
• going in a single direction
one-way streets are streets along which vehicles can drive in only one direction.
a one-way ticket is one which you can use to travel to a place, but not to travel back again.
one-way streets are streets along which vehicles can drive in only one direction.
a one-way ticket is one which you can use to travel to a place, but not to travel back again.
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] یکطرفه، یک راهه، یک جانبه، یکراهی
جملات نمونه
1. a one-way contract
قرارداد یک جانبه،قرارداد نابرابر (که طی آن طرفین تعهدات متقابل ندارند)
2. a one-way street
خیابان یک طرفه
3. a one-way ticket
بلیط رفت (یکسره)
4. There's more than one way to skin a cat.
[ترجمه ترگمان]بیشتر از یک راه برای پوست گربه وجود دارد
[ترجمه گوگل]بیش از یک راه برای پوست یک گربه وجود دارد
[ترجمه گوگل]بیش از یک راه برای پوست یک گربه وجود دارد
5. There is more than one way to tackle the problem.
[ترجمه ترگمان]بیش از یک راه برای حل این مشکل وجود دارد
[ترجمه گوگل]بیش از یک راه برای مقابله با این مشکل وجود دارد
[ترجمه گوگل]بیش از یک راه برای مقابله با این مشکل وجود دارد
6. Be happy. It's one way of being wise. - Sidonie Gabrielle Colette.
[ترجمه ترگمان]خوشحال باش این یک راه عاقلانه است \" سی دونی، \" گابریل کو
[ترجمه گوگل]خوشحال باش این یک راه عاقلانه است - Sidonie Gabrielle Colette
[ترجمه گوگل]خوشحال باش این یک راه عاقلانه است - Sidonie Gabrielle Colette
7. I don't feel strongly about it one way or the other.
[ترجمه ترگمان]من هیچ احساسی نسبت به این قضیه ندارم
[ترجمه گوگل]من به تنهایی و یا از نظر دیگران احساس نمی کنم
[ترجمه گوگل]من به تنهایی و یا از نظر دیگران احساس نمی کنم
8. I generally get what I want one way or another .
[ترجمه ترگمان]معمولا چیزی را که می خواهم به دست می آورم
[ترجمه گوگل]من به طور کلی چیزی را که می خواهم یک یا چند راه دیگر می خواهم دریافت کنم
[ترجمه گوگل]من به طور کلی چیزی را که می خواهم یک یا چند راه دیگر می خواهم دریافت کنم
9. Often there's no clear evidence one way or the other and you just have to base your judgement on intuition.
[ترجمه ترگمان]اغلب هیچ مدرک روشنی از یک طرف و یا طرف دیگر وجود ندارد و شما فقط باید قضاوت خود را براساس شهود قرار دهید
[ترجمه گوگل]اغلب شواهد واضح و روشن در هیچ یک از راه ها و یا دیگر وجود ندارد و شما فقط باید قضاوت خود را در مورد شهود بنا کنید
[ترجمه گوگل]اغلب شواهد واضح و روشن در هیچ یک از راه ها و یا دیگر وجود ندارد و شما فقط باید قضاوت خود را در مورد شهود بنا کنید
10. We could meet today or tomorrow-I don't mind one way or the other.
[ترجمه ترگمان]امروز یا فردا می توانیم همدیگر را ببینیم - به هیچ وجه برایم مهم نیست
[ترجمه گوگل]ما امروز یا فردا می توانیم ملاقات کنیم من یک راه یا دیگری را دوست ندارم
[ترجمه گوگل]ما امروز یا فردا می توانیم ملاقات کنیم من یک راه یا دیگری را دوست ندارم
11. In one way you're right, I suppose.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم از یه راه حق با تو باشه
[ترجمه گوگل]به نظرم یکی از راه های شما درست است
[ترجمه گوگل]به نظرم یکی از راه های شما درست است
12. It's been quite a day, one way and another .
[ترجمه ترگمان]یک روز و یک راه است
[ترجمه گوگل]این کاملا یک روز، یک راه و دیگری است
[ترجمه گوگل]این کاملا یک روز، یک راه و دیگری است
13. Most people are creative in one way or another.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم در یک راه خلاق هستند
[ترجمه گوگل]اکثریت مردم به نوعی خلاق هستند
[ترجمه گوگل]اکثریت مردم به نوعی خلاق هستند
14. She didn't want to commit herself one way or the other.
[ترجمه ترگمان]او نمی خواست خودش را متعهد به انجام این کار کند
[ترجمه گوگل]او نمی خواست خود را به یک روش یا دیگری متعهد کند
[ترجمه گوگل]او نمی خواست خود را به یک روش یا دیگری متعهد کند
15. I suppose that's one way of looking at it.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم این یک راه برای نگاه کردن به آن است
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم این یکی از راه های نگاه کردن به آن است
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم این یکی از راه های نگاه کردن به آن است
پیشنهاد کاربران
یک طرفه
( بلیط ) یکسره؛ ( شیشه ) یک طرف آینه؛ ( آینه ) یک طرف شیشه
یک راه را
یک طرفه
One - way route : مسیر یک طرفه
There is no way back : مسیر برگشت نداره
One - way route : مسیر یک طرفه
There is no way back : مسیر برگشت نداره
one - way
یک نوع از اجاره خودرو است که شما ماشین رو محل اجاره خودرو تحویل میگیرید ولی به همان محل تحویل نمیدید بلکه هرجایی میتونید رهاش کنید. معمولا کرایه one - way car گرونتر از دیگر انواع کرایه ها است. مثال:
there is an extra charge of 10 ero for all one - way hires.
یک نوع از اجاره خودرو است که شما ماشین رو محل اجاره خودرو تحویل میگیرید ولی به همان محل تحویل نمیدید بلکه هرجایی میتونید رهاش کنید. معمولا کرایه one - way car گرونتر از دیگر انواع کرایه ها است. مثال:
there is an extra charge of 10 ero for all one - way hires.
کلمات دیگر: