1. meager were his look . . .
(شکسپیر) قیافه اش نزار بود . . .
2. a meager harvest
خرمن ناچیز
3. a meager income
درآمد کم
4. to eke out his meager pay, he turned to writing stories
برای افزودن بر درآمد ناچیز خود به داستان نویسی روی آورد.
5. laborers slave twelve hours a day for a meager per diem
عمله ها برای مزد روزانه ی اندک،دوازده ساعت جان می کنند.
6. His meager allotment of gas had to be saved for emergencies.
[ترجمه ترگمان]سهم ناچیز گاز او باید برای شرایط اضطراری ذخیره می شد
[ترجمه گوگل]تقسیم گاز ناچیزش باید برای موارد اضطراری ذخیره شود
7. His meager wage is not enough to support their five children.
[ترجمه ترگمان]دست مزد ناچیز او برای حمایت از پنج فرزندش کافی نیست
[ترجمه گوگل]دستمزد ناکافی او برای حمایت از پنج فرزند کافی نیست
8. He supplements his meager income by working on Saturdays.
[ترجمه ترگمان]او با کار در روزه ای شنبه درآمد ناچیز خود را تامین می کند
[ترجمه گوگل]او با کار در روزهای شنبه، درآمد ناچیز خود را اضافه می کند
9. He could not support his family on his meager salary.
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست خانواده اش را با حقوق ناچیز خود پشتیبانی کند
[ترجمه گوگل]او نمیتواند از خانواده اش در حقوق و دستمزد کم خود حمایت کند
10. A meager number of non-governmental organizations have time for health and safety issues in Nogales' maquilas.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از سازمان های غیر دولتی برای مسائل بهداشتی و بهداشتی در Nogales maquilas وقت دارند
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از سازمان های غیردولتی وقت خود را برای مسائل بهداشتی و ایمنی در ماهویلا نگلس گذرانده اند
11. The day was full of hard sunlight, meager clouds looking like white foam just beginning to evaporate.
[ترجمه ترگمان]روز پر از آفتاب سخت بود، ابرها به نظر می رسید کف سفید تازه از آب تبخیر شده باشند
[ترجمه گوگل]روز پر از نور خورشید شدید بود، ابرهای نزولی مانند فوم سفید به نظر می رسید که شروع به تبخیر می کرد
12. Meager pickings in the industry have provided the back-drop to increasing consolidation.
[ترجمه ترگمان]شکارهای Meager در این صنعت، کاهش پشتیبان برای افزایش استحکام را فراهم کرده اند
[ترجمه گوگل]جمع آوری های ناهموار در این صنعت، به تقویت و تقویت بیشتر کمک می کند
13. In practice, beneficiary households have to pool their meager grants in order to buy a farm from a willing seller.
[ترجمه ترگمان]در عمل، خانوارهای ذی نفع می توانند کمک های اندک خود را به منظور خرید مزرعه از یک فروشنده راغب به دست آورند
[ترجمه گوگل]در عمل، خانوارهای ذینفع مجبورند کمک های ضعیف خود را به منظور خرید یک مزرعه از یک فروشنده مایل به هم تقسیم کنند
14. The library facilities were meager, the science departments and the engineering school had to make do with outdated equipment.
[ترجمه ترگمان]امکانات کتابخانه ناچیز بود، بخش های علمی و مدرسه مهندسی می بایست با تجهیزات کهنه انجام می دادند
[ترجمه گوگل]امکانات کتابخانه ناکافی بود، بخش های علمی و دانشکده مهندسی با تجهیزات قدیمی ساخته شده بودند
15. Out came Dakota farmers who despaired at the meager profits they made growing wheat.
[ترجمه ترگمان]کشاورزان داکوتای جنوبی که از سودی ناچیز که آن ها به کشت گندم می پرداختند، مایوس شدند
[ترجمه گوگل]از کشاورزان داکوتا بود که از سود ناچیز که گندم رو به رشد تولید می کردند، ناامید شدند
16. The Daughery family made their meager yearly income following the harvest.
[ترجمه ترگمان]خانواده Daughery درآمد ناچیز خود را پس از برداشت انجام دادند
[ترجمه گوگل]خانواده ماجرا درآمد سالانه خود را پس از برداشت درآمد
17. He has meager job prospects and a dim future.
[ترجمه ترگمان]او چشم انداز شغلی ناچیز و آینده ای مبهم دارد
[ترجمه گوگل]وی فرصت های شغلی کم و آینده ای کم دارد
18. He spent the next six years using his meager earnings as a bookbinder to pay off debts.
[ترجمه ترگمان]او شش سال بعد را با استفاده از درآمد ناچیز خود به عنوان یک bookbinder برای پرداخت دیون خود گذراند
[ترجمه گوگل]او شش سال بعد با استفاده از درآمد ناچیز خود به عنوان یک کتابفروشی برای پرداخت بدهی ها صرف کرد