کلمه جو
صفحه اصلی

matrices


جمع واژه ی: matrix، زهدان، بچه دان رحم، شکم، تخمدان، نطفه گاه

انگلیسی به فارسی

زهدان،بچه دان رحم،شکم،تخمدان،نطفه گاه


انگلیسی به انگلیسی

• matrices is the plural of matrix.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] ماتریس ها، آرایه ها

جملات نمونه

1. At least, therefore, for such groups, the portfolio matrices and their separable SBUs are potentially relevant concepts.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، برای چنین گروه هایی، ماتریکس پورتفولیو و SBUs قابل تفکیک آن ها به طور بالقوه مفاهیم مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]بنابراین، حداقل برای این گروه ها، ماتریس نمونه کارها و SBU جداگانه آنها مفاهیم بالقوه مرتبط است

2. A default convention is used for output matrices based upon the names of the input matrices.
[ترجمه ترگمان]یک کنوانسیون پیش فرض برای ماتریس های خروجی براساس نام های ماتریس های ورودی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]قرارداد پیش فرض برای ماتریس خروجی بر اساس نام ماتریس های ورودی استفاده می شود

3. The rank of matrix which two matrices act right semi - tensor product is given.
[ترجمه ترگمان]رتبه ماتریس که دو ماتریس در حالت نیمه اول عمل می کنند داده می شود
[ترجمه گوگل]رتبه ماتریس که دو ماتریس عمل می کند محصول نیمه تانسور سمت راست عمل می کند

4. Orthogonal matrices; diagonalization of symmetric real matrices.
[ترجمه ترگمان]ماتریس های متعامد، diagonalization ماتریس های حقیقی متقارن هستند
[ترجمه گوگل]ماتریس های متعامد؛ تقسیم ماتریسهای متقارن واقعی

5. We introduce some important matrices and their applications in quantum computation and quantum information, including density matrix, unitary matrix, etc.
[ترجمه ترگمان]ما برخی از ماتریس ها و کاربردهای آن ها را در محاسبات کوانتومی و اطلاعات کوانتومی از جمله ماتریس چگالی، ماتریس واحد و غیره معرفی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما برخی از ماتریس های مهم و کاربردهای آنها را در محاسبات کوانتومی و اطلاعات کوانتومی، از جمله ماتریس تراکم، ماتریس واحد و غیره معرفی می کنیم

6. An expression of the generalized eigenvector of adjoint matrices for nonsingular matrix A is derived.
[ترجمه ترگمان]یک حالت از بردار ویژه تعمیم یافته برای ماتریس های adjoint برای ماتریس nonsingular A مشتق شده است
[ترجمه گوگل]بیانگر انتگرال عمومی متعارف ماتریس های مجاور برای ماتریس A غیر مشتق مشتق شده است

7. The SINS/DTU system's observable matrices in different moving bases are obtained by using the method of analyzing the piece wise constant system.
[ترجمه ترگمان]ماتریس های قابل مشاهده سیستم SINS \/ DTU در پایگاه های مختلف متحرک با استفاده از روش تجزیه و تحلیل یک سیستم ثابت خرد به دست می آیند
[ترجمه گوگل]ماتریس های قابل مشاهده سیستم SINS / DTU در پایگاه های مختلف متحرک با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سیستم قطعه عاقلانه به دست می آید

8. Enter the two sparse matrices can be realized, user-defined selection matrix multiplication mode and display the multiplication result.
[ترجمه ترگمان]دو ماتریس پراکنده را می توان تشخیص داد، حالت ضرب ماتریس انتخاب را تعریف کرده و نتیجه ضرب را نمایش می دهد
[ترجمه گوگل]دو ماتریس ضعیف را وارد کنید، حالت ضرب ماتریس انتخابی تعریف شده توسط کاربر را وارد کنید و نتیجه ضرب را نمایش دهید

9. Some of the math is quite sophisticated, using differential equations, linear algebra, and covariance matrices.
[ترجمه ترگمان]برخی از ریاضی کاملا پیچیده هستند، با استفاده از معادلات دیفرانسیل، جبر خطی و ماتریکس کوواریانس
[ترجمه گوگل]برخی از ریاضی کاملا پیچیده است، با استفاده از معادلات دیفرانسیل، جبر خطی، و ماتریس کواریانس

10. The run-time application of syntactic information uses the transition matrices and the lexicon to rank the words in the lattice.
[ترجمه ترگمان]کاربرد همزمان اطلاعات نحوی از ماتریس های گذار و واژه نامه برای رتبه بندی کلمات در شبکه استفاده می کند
[ترجمه گوگل]کاربرد زمانبندی اطلاعات نحوی از ماتریسهای انتقال و واژگانی برای رتبه بندی کلمات در شبکه استفاده می کند

11. Fig outlines the way in which the bigram and matrices are used in conjunction.
[ترجمه ترگمان]شکل ۲ روشی را که در آن bigram و ماتریس ها با تقارن به کار می روند را شکل می دهد
[ترجمه گوگل]شکل نشان می دهد که چگونه می توانیم بزرگان و ماتریس ها در رابطه استفاده شوند

12. The text is punctuated throughout by numerical examples, most usually based on matrices of small order.
[ترجمه ترگمان]متن در کل با مثال های عددی، که اغلب براساس ماتریس های سفارش کوچک است، نشانه گذاری می شود
[ترجمه گوگل]متن در سراسر نمونه های عددی متمایز می شود، بیشتر معمولا بر اساس ماتریس های نظم کوچک است

13. The use of longer transitions requires a larger training corpus, increased storage for the transition matrices and is computationally more demanding.
[ترجمه ترگمان]استفاده از انتقال های طولانی تر به یک مجموعه آموزشی بزرگ تر، افزایش ذخیره برای ماتریس های انتقالی نیاز دارد و از نظر محاسباتی بسیار دشوار است
[ترجمه گوگل]استفاده از انتقال های طولانی تر نیاز به یک واحد بزرگ آموزش، ذخیره سازی برای ماتریس های انتقال را افزایش می دهد و به لحاظ محاسباتی بیشتر مورد نیاز است

14. Punctuation marks are classified as separate syntactic categories and grammars and transition matrices based around this assumption.
[ترجمه ترگمان]علایم نقطه گذاری به عنوان دسته بندی نحوی جداگانه دسته بندی می شوند و grammars و ماتریس انتقال براساس این فرض طبقه بندی می شوند
[ترجمه گوگل]علائم علامت گذاری به عنوان دسته بندی های گرامر جداگانه و ماتریس های انتقال بر اساس این فرضیه طبقه بندی می شوند

15. The merits of microwave digestion techniques for a wide range of matrices are stressed.
[ترجمه ترگمان]مزایای تکنیک های هضم مایکروویو برای طیف وسیعی از ماتریس ها، مورد تاکید قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]شایستگی تکنیک های هضم مایکروویو برای طیف گسترده ای از ماتریس ها تحت تأثیر است


کلمات دیگر: