دارای چندین وجه، چندین سویه، دارای امکانات متعدد، چند شایشی، چند پهلو، مبنی بر چند نظریه، چند ظرفیتی
many sided
دارای چندین وجه، چندین سویه، دارای امکانات متعدد، چند شایشی، چند پهلو، مبنی بر چند نظریه، چند ظرفیتی
انگلیسی به فارسی
چند پهلو، مبنی بر چند نظریه، چند ظرفیتی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
مشتقات: many-sidedness (n.)
مشتقات: many-sidedness (n.)
• (1) تعریف: having many aspects or elements.
• مشابه: manifold, multifaceted
• مشابه: manifold, multifaceted
- a many-sided social issue
[ترجمه ترگمان] یک مساله اجتماعی چند وجهی
[ترجمه گوگل] یک مسئله اجتماعی چند جانبه
[ترجمه گوگل] یک مسئله اجتماعی چند جانبه
- a many-sided structure
[ترجمه ترگمان] یک ساختار چند وجهی
[ترجمه گوگل] یک ساختار چند جانبه
[ترجمه گوگل] یک ساختار چند جانبه
• (2) تعریف: having a wide range of skills or interests.
• مشابه: all-around
• مشابه: all-around
• something that is many-sided is composed of many different parts or aspects.
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] چندضلعی، چندگوشه ای، چند جنبه ای
پیشنهاد کاربران
( شخص ) چندهنره، همه فن حریف، چندکاره
چند وجهی
کلمات دیگر: