1. a professed mathematician
کسی که بنابه قول خود ریاضی دان است
2. This untutored mathematician had an obsession with numbers.
[ترجمه ترگمان]این ریاضیدان تعلیم نیافته یک وسواس با اعداد داشت
[ترجمه گوگل]این ریاضیدان بی رقیب، عجیب و غریب بود
3. No mathematician is infallible; he may make mistakes, but he must not hedge.
[ترجمه ترگمان]هیچ ریاضی خطا نیست، ممکن است اشتباه کند، اما نباید از حصار رد شود
[ترجمه گوگل]هیچ ریاضیدان ناپذیر است؛ او ممکن است اشتباه کند، اما او نباید حجاب داشته باشد
4. I'm not a very good mathematician.
[ترجمه ترگمان]من ریاضیدان خیلی خوبی نیستم
[ترجمه گوگل]من ریاضیدان خوبی نیستم
5. Hermite was a distinguished mathematician who was well-known for his generosity to younger men.
[ترجمه ترگمان]Hermite ریاضیدان برجسته ای بود که به خاطر سخاوت او نسبت به مردان جوان مشهور بود
[ترجمه گوگل]هرمیت یک ریاضیدان برجسته بود که به خاطر سخاوتش برای مردان جوان مشهور بود
6. Most people see only the line, but the mathematician can see the points.
[ترجمه ترگمان]اکثر مردم فقط خط را می بینند، اما ریاضیدان می تواند نقاط را ببیند
[ترجمه گوگل]اکثر مردم تنها خط را می بینند، اما ریاضیدان می تواند نقاط را ببیند
7. A capable mathematician and astronomer, he compiled detailed planetary tables for astrological use.
[ترجمه ترگمان]او ریاضیدان و ستاره شناس توانا بود و جداول detailed برای استفاده از طالع بینی نجومی جمع آوری می کرد
[ترجمه گوگل]یک ریاضیدان و ستاره شناس توانا، جداول سیاره ای دقیق برای استفاده از طالع بینی گردآوری کرد
8. As a mathematician, Bertrand Russell pointed out that while there were two nuclear powers, only those two powers could quarrel.
[ترجمه ترگمان]برتراند راسل به عنوان یک ریاضیدان اشاره کرد که در حالی که دو قدرت هسته ای وجود دارد، تنها آن دو قدرت ممکن است با هم نزاع کنند
[ترجمه گوگل]برتراند راسل، به عنوان یک ریاضیدان، خاطر نشان کرد که در حالی که دو قدرت هسته ای وجود دارد، تنها دو قدرت میتوانند با آن کنار بیایند
9. A fractal description originally developed by mathematician Michael Barnsley, has been adapted to digitally sampled audio.
[ترجمه ترگمان]یک توصیف مقطعی که توسط مایکل Barnsley، ریاضیدان، توسعه داده شده است، برگرفته از نوارهای ضبط شده دیجیتالی است
[ترجمه گوگل]توضیحات فراکتالی که ابتدا توسط ریاضیدان مایکل بارسلی توسعه داده شد، به صوت دیجیتالی نمونه گیری شده اقتباس شده است
10. Or a young mathematician can be prompted to list different combinations of numbers that, when added, total the number
[ترجمه ترگمان]یا یک ریاضیدان جوان را می توان به لیست ترکیبات مختلف اعداد اضافه کرد که وقتی اضافه شد، تعداد کل تعداد
[ترجمه گوگل]یا یک ریاضیدان جوان میتواند از ترکیبهای مختلف اعداد فهرستی که در هنگام اضافه شدن، مجموعهاست، فهرست شود
11. I have hardly ever known a mathematician who was capable of reasoning. Plato
[ترجمه ترگمان]من تا به حال یک ریاضیدان را ندیده ام که توانایی استدلال داشته باشد افلاطون
[ترجمه گوگل]من تقریبا یک ریاضیدان داشتم که قادر به استدلال بود افلاطون
12. Mary became a painter, Grace a mathematician.
[ترجمه ترگمان]مری نقاش شد، گریس ریاضیدان
[ترجمه گوگل]ماری نقاش بود، ریاضی دان گریس بود
13. A mathematician, he and his care manager drew up a list of 12 unmet needs.
[ترجمه ترگمان]یک ریاضیدان، او و مدیر مراقبت او لیستی از ۱۲ نیازهای برآورده نشده را تهیه کردند
[ترجمه گوگل]یک ریاضیدان، او و مدیر مراقبت او لیستی از 12 نیاز ناخوشایند را تهیه کردند
14. However, once upon a time the mathematician was a child too.
[ترجمه ترگمان]با این حال، زمانی که ریاضی دان بود، ریاضیدان هم یک کودک بود
[ترجمه گوگل]با این حال، یک بار یک بار ریاضیدان یک کودک نیز بود