کلمه جو
صفحه اصلی

تسخیری

فارسی به انگلیسی

[rare.] conquered


دانشنامه عمومی

مسخرشده، مکلف شده، تکلیف شده مانند وکیل تسخیری وکیلی که بی مزد تکلیف به کار وکالت کردن می شود. یا وکیل مکلف



کلمات دیگر: