environs, suburbs, outskirts
حول وحوش
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
ضواحي
مترادف و متضاد
اطراف، پیرامون، حوالی، گرداگرد، اکناف، پیرامون، جوانب، دوروبر، نزدیک
درباره، درمورد، راجع
کلمات دیگر:
environs, suburbs, outskirts
ضواحي
اطراف، پیرامون، حوالی، گرداگرد، اکناف، پیرامون، جوانب، دوروبر، نزدیک
درباره، درمورد، راجع