enchanting, spellbinding, fascinating, magic, magical
سحرآمیز
فارسی به انگلیسی
magic, magical
مترادف و متضاد
جذاب، فریبنده، جادوانه، سحرانگیز
فرهنگ فارسی
افسونآمیز، جادویی
لغت نامه دهخدا
سحرآمیز. [ س ِ ] (ن مف مرکب ) دلاویز و مرغوب . (آنندراج ). دلربا و چشم بند. (ناظم الاطباء).
فرهنگ عمید
۱. آمیخته به سحر.
۲. [مجاز] هرچه در آن فریبندگی و گیرندگی و دلربایی باشد.
کلمات دیگر: