to spray poison, [fig.] to poison the public mind
سمپاشی کردن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
۱. پاشیدن (سم)، آفتزدایی کردن، آفتکشی کردن
۲. شایعه پراکندن، شایعهپراکنی کردن، افترا زدن
۳. مشوبسازی کردن (اذهان)، مخدوش ساختن، بدنام کردن
کلمات دیگر:
to spray poison, [fig.] to poison the public mind
۱. پاشیدن (سم)، آفتزدایی کردن، آفتکشی کردن
۲. شایعه پراکندن، شایعهپراکنی کردن، افترا زدن
۳. مشوبسازی کردن (اذهان)، مخدوش ساختن، بدنام کردن