knitted work, knitwork, knitted
کشباف
فارسی به انگلیسی
knitter, stretch
فرهنگ عمید
۱. کشبافنده؛ آنکه جامه یا پارچۀ کش ببافد.
۲. ویژگی پارچهای که در بافت آن کش به کار رفته است؛ کشبافته.
کلمات دیگر:
knitted work, knitwork, knitted
knitter, stretch
۱. کشبافنده؛ آنکه جامه یا پارچۀ کش ببافد.
۲. ویژگی پارچهای که در بافت آن کش به کار رفته است؛ کشبافته.