کلمه جو
صفحه اصلی

بددهن

فارسی به انگلیسی

foulmouthed, scurrilous, abusive


foulmouthed


لغت نامه دهخدا

بددهن . [ ب َدْ، دَ هََ ] (ص مرکب ) آنکه بیشتر دشنام گوید. بدزبان . پلیدزبان . زشت گوی . (یادداشت مؤلف ). فحش دهنده . ناسزاگوینده . (فرهنگ فارسی معین ).



کلمات دیگر: