کلمه جو
صفحه اصلی

بدگزین

فارسی به انگلیسی

infatuated


فرهنگ عمید

۱. آن‌که چیز بدی را بگزیند.
۲. (صفت مفعولی) هرچیز بد که کسی برگزیند.



کلمات دیگر: