کلمه جو
صفحه اصلی

برآشفتن

فارسی به انگلیسی

blaze, nettle, chafe, provoke, seethe


blaze, nettle


فارسی به عربی

استفزاز


مترادف و متضاد

اسم


ازکوره‌دررفتن، خشمگین شدن


خشم گرفتن، غضب کردن، تندی کردن


متغیر شدن


خشم، عصبانیت، تغیر، عصبیت


۱. ازکورهدررفتن، خشمگین شدن،
۲. خشم گرفتن، غضب کردن، تندی کردن
۳. متغیر شدن
۴. خشم، عصبانیت، تغیر، عصبیت


فرهنگ معین

( ~. شُ تَ) (مص ل .) خشمگین شدن ، غضبناک گردیدن .


لغت نامه دهخدا

برآشفتن . [ ب َ ش ُ ت َ ] (مص مرکب ) آشفتن . رجوع به آشفتن شود.


فرهنگ عمید

۱. خشمگین شدن.
۲. شوروغوغا کردن: ◻︎ برآشوبد ایران و توران به هم / ز کینه شود زندگانی دژم (فردوسی: ۲/۳۱۱).



کلمات دیگر: