کلمه جو
صفحه اصلی

تارومار کردن

فارسی به انگلیسی

rout


مترادف و متضاد

پخش‌وپلا کردن، پراکندن، پراکنده ساختن، تاراندن، متفرق کردن


قلع‌وقمع کردن، مغلوب کردن، مقهور کردن، منکوب کردن


نیست‌ونابود کردن


۱. پخشوپلا کردن، پراکندن، پراکنده ساختن، تاراندن، متفرق کردن
۲. قلعوقمع کردن، مغلوب کردن، مقهور کردن، منکوب کردن
۳. نیستونابود کردن



کلمات دیگر: