کلمه جو
صفحه اصلی

تندار

فارسی به انگلیسی

tangible, incarnate


incarnate


دانشنامه عمومی

تَندار (Tandar) در گویش ملی مناطق جنوبی فارس و بوشهر به معنی (دار قالی) می باشد، که احتمالا مرکب از تن (تنیدن) + دار (چوب یا چهارچوب) می باشد.


چارچوب ودار قالی بافی یا گلیم بافی و...



کلمات دیگر: