charitable, public-spirited, well-intentioned, well-meaning, well-wisher
خیرخواه
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
پاکطینت، خوشفطرت، خیر، خیراندیش، مشفق، مصلح، ناصح، نیکاندیش، مشفق، نیکخواه ≠ بدخواه
فرهنگ معین
(خِ یا خَ. خا) [ ع - فا. ] (ص فا.) آن که نیکی دیگران را خواهد، خیراندیش .
لغت نامه دهخدا
خیرخواه . [ خ َ خوا / خا ] (نف مرکب ) نیکوخواه . (از آنندراج ) طالب و رغبت خوبی و نیکی . (ناظم الاطباء).
فرهنگ عمید
ویژگی آنکه خیر و خوبی دیگران را میخواهد.
کلمات دیگر: