disposition, war, tactics
رزم آرایی
فارسی به انگلیسی
tactics
فرهنگ فارسی
شناسایی و جمعآوری اطلاعات و توانمندی و ساختار فرماندهی و امکانات جابهجایی نفرات و واحدها و تجهیزات نیروی نظامی
لغت نامه دهخدا
رزم آرایی . [ رَ ] (حامص مرکب ) عمل رزم آرا. عمل رزم آرای . صفت رزم آرا. (یادداشت مؤلف ). عمل رزم آراستن . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به رزم آرا و رزم آرای شود.
کلمات دیگر: