کلمه جو
صفحه اصلی

غیب گویی

فارسی به انگلیسی

divination, prevision, second sight, soothsaying, augury, auspice


divination, prevision, second sight, soothsaying


مترادف و متضاد

پیش‌بینی، پیشگویی، فالگویی


فرهنگ معین

( ~ .) [ ع - فا. ] (حامص .) خبر دادن از رازهای پنهان .


فرهنگ عمید

غیب گفتن؛ خبر دادن از اسرار و امور نهانی.



کلمات دیگر: