al _, ure_
فرآیند
فارسی به انگلیسی
فرهنگ عمید
۱. سلسله دگرگونیهای طبیعی برای رسیدن به نتیجهای معیّن: فرایند هضم غذا، فرآیند رشد.
۲. مجموعه عملکردهای مختلف برای حصول نتیجهای معین.
دانشنامه عمومی
مراحل مختلف چیزی، پیشرفت تدریجی ومداوم، جریان عمل، مرحله، دوره عمل، طرز عمل، تهیه کردن، مراحلی را طی کردن، به انجام رساندن، تمام کردن، فرا گرد، فراشد، روند، فرایند. پروسه
کلمات دیگر: