کلمه جو
صفحه اصلی

پلکو

لغت نامه دهخدا

پلکو.[ پ َ ل َ ] ( اِ ) پَلَکوب. بلغور و نیم کوفته گندم و جو و هر چیز دیگر. و پلکو کردن فعل آن است بمعنی خردکردن به دانه های درشت .

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۷°۱۴′۵۵″ شمالی ۴۹°۴۱′۸″ شرقی / ۳۷٫۲۴۸۶۱°شمالی ۴۹٫۶۸۵۵۶°شرقی / 37.24861; 49.68556
پلکو، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان رشت در استان گیلان ایران.
این روستا از شمال به جاده رشت به لاهیجان و از جنوب پس از روستای دلچه به جاده کوچصفهان به سنگر متصل است و از شرق به روستای تورانسرا و از غرب به روستای توسراوندان از توابع رشت متصل می باشد .
در سال ٩٠ پروژه گاز رسانی به این روستا به پایان رسید و تا کنون فاقد آب شهری می باشد . مساحت جاده اصلی این روستا بیش از ٦ کیلومتر می باشد که تقریباً تمامی آن آسفالت می باشد .

پیشنهاد کاربران

در زبان لری بختیاری به معنی
پلکان
Pelko


کلمات دیگر: